- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 110471 - 9/4
- وزن: 0.50kg
- UPC: 580
ملال پاریس و برگزیده ای از گلهای بدی
نویسنده: شارل پیر بودلر
مترجم: محمدعلی اسلامی ندوشن
ناشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 240
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1349 ~ 1341 - دوره چاپ : 2 ~ 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو
مروری بر کتاب
ملال پاریس مجموعه شعرهای منثور شارل بودلر حساس ترین و دردمندترین شاعران فرانسه است، شاعری که به همه امتیازها و افتخارهای زمان خود پشت پا زد و تشویش دائم و رنج و گمنامی را بر تنعم و آسودگی برگزید.
شعر برای بودلر وسيلهای بوده است تا بهقلب زندگي راه يابد و آن را برهنه و بیدريغ دربر گيرد، چون کاردی که بر سينهای مینشيند. بههمينجهت راه او از راه شاعرانی که ”هنر را برای هنر“ میخواستند و طالب ”شعر محض“ بودهاند، جدا میگردد. خود او در داستان «فانفارلو» مینويسد: «مردم زندگي میکنند، برای آنکه زندگی بکنند؛ و ما (افسوس!) زندگی میکنيم برای دانستن. . . روان خود را میکاويم، چون ديوانگانی که میکوشند تا ديوانگی خود را دريابند و هرچه بيشتر در اين مقصود پای میفشارند، جنون آنان افزونتر میگردد.»
بودلر بهدلخواه، زندگی خود را در تلخکامی گذراند، زيرا معتقد بود که شادی و آسايش، پردهای بر آنچه جان کلام است میکشد. او میانديشيد که غم بهتر از شادی و ناکامی بهتر از کام است، زيرا زندگی را معنیدار میکند. امّا بودلر بيانگر آن نهاد معذّب، ژرف و دردمندی است که هر ملّتی کموبيش از آن نصيب دارد. او مانند حافظ، وجدان ناآگاه قوم خود را ترجمانی میکند و ازاينحيث پژواکگر يک صدای مهجور قرار میگيرد که در عين غرابت، آشناترين صداست.
«ملال پاريس و گُلهای بدی»، به گفتة سوآرس منتقد نامی فرانسوی، بعد از «تورات» و «انجيل»، بيشترين نشر را در جهان داشته است.
جوانی من توفانی ظلمانی بیش نبود
که چند بارقه آفتاب جابجا در آن تابید
رعد و باران را چنان ویرانی ای بهمراه بود
که در باغ من میوه شاداب بس اندک بجای ماند...