- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 179761 - 93/6
- وزن: 0.30kg
مقدمه ای بر رستم و اسفندیار
نویسنده: شاهرخ مسکوب
ناشر: علمی و فرهنگی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 161
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1369 - دوره چاپ: 6
مروری بر کتاب
متن رستم و اسفندیار و بررسی آن و بررسی مختصر زندگی فردوسی
این صدا خاموش نخواهد شد،و هر زمان به آوایی و نوایی سازگار مردم همان روزگار فراگوش میرسد
هزار سال از زندگی تلخ و بزرگوار فردوسی می گذرد. در تاریخ ناسپاس و سفله پرور ما، بیدادی که بر او رفته است، مانندی ندارد.
و در این جماعت قوادان و دلقکان که ماییم با هوسهای ناچیز و آرزوهای تباه، کسی را پروای کار او نیست و جهان شگفت شاهنامه همچنان بر ارباب فضل دربسته و ناشناخته مانده است.
صدای گرم نقالان سالهاست که شیفتگان شاهنامه را در قهوهخانهها به خود مشغول داشته نقلها.لحظه به لحظه حوادث این تراژدیت بزرگ را تعقیب میکنند-با قهرمان شاهنامه پیش میروند.مکر و حیله را لعنت میکنند و خوبیها و پاکیها را میستایند-کمتر اثری را سراغ داریم که در حد اعلای ارزش این چنین مقبول مردم عامی باشد-آنها شاید خود ندانند که چرا شاهنامه را اینچنین صادقانه پذیرا شدهاند-و شاید نمیدانند ستایشگر چه اثر بزرگی هستند-بهرحال شاهنامه را سخت دوست دارند.
بیشک نقالان.این بازیگران بینام و نشان.خادمان واقعی شاهنامه هستند- اگرچه امروز در کمتر قهوهخانهای صدای گیرایشان را میشنویم-و اگرچه قهوهخانهها یکی از پس دیگری مدرنیزه شده-و تلویزیون را جانشین نقال کردهاند-اما بیشک میباید- این بازیگران گمنام را سپاس گوئیم-و چنین است که شاهرخ مسکوب-کتاب خویش را با یاد نقالها آغاز میکند:شاهنامه افسانه است- نه واقعیت-عصر رستم-رویین تنی اسفندیار- وجود سیمرغ.با واقعیت مطابقه نمیکند.تولد، کودکی و پیری و مرگ رستم فوق بشری است. اما مردی حقیقیتر از رستم،و زندگی و مرگی بشریتر از آن او نیست...
کتاب بر 5 بخش استوار است که نگارنده بخش اول آن را با مقدمهای درباره زندگی و مذهب فردوسی و نظر او نسبت به انسان فتح باب میکند و سپس به بررسی یکی از مسائل اساسی شاهنامه یعنی فر و انواع آن با توجه به اوستا به عنوان بخشی از منابع شاهنامه میپردازد. در این بخش نیز به مقایسه شاهنامه و اوستا درباره فر و بیان وجوه اشتراک و افتراق آنها پرداخته میشود. در بخش دوم که نسبت به سایر بخشها حجیمتر است، یکی از انسانهای فرهمند شاهنامه یعنی کیخسرو با شرح دوران زندگی و پادشاهیاش معرفی میشود. ذکر این مطالب ضروری است که نگارنده از میان سلسله انسانهای فرهمند شاهنامه کیخسرو را که هم بنابر اوستا و متون پهلوی، و هم طبق شاهنامه دارنده ممتاز فر است و ویژگیهای فرهمندانه در او برجستگی بیشتری دارد و از طرفی داستانهای زندگی او قابلیت بیشتری دارند تا از جایگاه عرفانی به آنها پرداخته شود، برگزید.
از آنجایی که در اوستا و متون پهلوی به عنوان بخشی از منابع شاهنامه، ذکر کیخسرو بسیار رفته، سعی نگارنده بر این است که بعضی از حوادث زندگی او را به این متون مستند سازد و هم چنین بنا بر اصول مسلم عرفانی، برخی از ابیات این بخش را تفسیری عرفانی کند. این بخش، از نظریات شیخ اشراق به عنوان یکی از احیا کنندگان حکمت خسروانی نیز بهره میجوید... نگارنده در بخش سوم به بیان مقدماتی درباره ولایت و ولی در مکتب تشیع و تصوف با توجه به آیات قرآن و احادیث و نظریات عرفا و در بخش چهارم، پس از بحثی کوتاه در باب زندگی و مذهب مولوی، به معرفی ویژگیهای ولی در مثنوی میپردازد.... در بخش پنجم طی دو فصل، تطبیقی بین انسان فرهمند و ولی صورت میگیرد.... نتیجهای که از این مقایسه حاصل میشود، این است که میتوان با نگاهی عرفانی، انسان فرهمند حماسه را همان انسان کامل عرفا دانست.