- موجودی: موجود
- مدل: 188679 - 115/6
- وزن: 0.60kg
مقاومت در زندان
نویسنده: عباس رادنیا
به کوشش : ابراهیم یزدی
ناشر: قلم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 640
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1378 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
خاطرات شادروان عباس رادنیا سالهای 1340 - 1343
محاکمات و مدافعات رادنیا - مفیدی - بسته نگار 1343
در این کتاب مجموعهای از یادداشتها و خاطرات عباس رادنیا و اسنادی از محاکمات و مدافعات وی، مصطفی مفیدی و محمد بستهنگار به چاپ رسیده است .کتاب متشکل از دو قسمت است .قسمت نخست، به یادداشتهای روزانه رادنیا از دوران بازداشت و محکومیت وی در سالهای 1340 تا 1343اختصاص دارد .نویسنده در این یادداشتها تصویری از شرایط زندانها، روحیه زندانیان، برخورد زندانبانان با زندانیان به دست میدهد .
قسمت دوم نیز شامل اسناد، کیفر خواست دادستان ارتش، اتهامات، دفاعیات، آرای دادگاه، رویدادها و روند بازداشت، محاکمه و محکومیت آقایان عباس رادنیا، مصطفی مفیدی و محمد بستهنگار در سال 1343 است .کتاب با زندگی نامه کوتاه مرحوم عباس رادنیا ( 1293ـ 1361ش) آغاز میشود و با دو ضمیمه ؛ گزارشی از دادگاه سوم اعضای نهضت آزادی ایران و دفاعیات مجتبی مفیدی در دادگاه بدوی به پایان میرسد .در صفحات پایانی، تصاویری از شخصیتهای نامبرده، نیز نمایه اسامی به طبع رسیده است ....
شادروان عباس رادنیا از اعضای مؤسس و فعال نهضت آزادی ایران در سال ۱۲۹۳ در یک خانوادهٔ مذهبی بهدنیا آمد. پدرش مرحوم حاج سید محمدحسن رادنیا و مادرش خانم ضغرا اکبری هر دو از خانوادههای مذهبی سنتی بودند. پدر مرحوم رادنیا از معتمدین تهران و محل مراجعه دائم مردم و از ارکان مدیریت مسجد محل در بازارچه تکیه زرگرها بود. مرحوم رادنیا تحصیلات ابتدائی را در مدرسه توفیق در خیابان بازارچه تکه زرگرها تمام کرد و به دبیرستان علمیه در کوچه پشت مسجدسپه سالار آن زمان رفت و دیپلم خود را از همان مدرسه گرفت وی بلافاصله وارد بازار کار شد و به فعالیتهای دامداری و کشاورزی پرداخت. در سال ۱۳۱۸ با خانوادهٔ معنوی وصلت کرد که حاصل آن یک پسر و سه دختر میباشد...
وی در ۱۳۴۰ به همراه مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آیتالله طالقانی، نهضت آزادی ایران را بنیان نهاد و در تیرماه همان سال بههمراه اعضای نهضت در ابن بابویه شهر ری دستگیر شد و بهمدت دو ماه در زندان بود. وی در دی ۱۳۴۲، در حالیکه مسئول کمیتۀ تعاون نهضت آزادی بود، بار دیگر دستگیر و اندکی بعد آزاد شد. در اردیبهشت ۱۳۴۳ نیز مجدداً دستگیر و دو سال زندانی شد. رادنیا در سالهای بعد به مشاغل تجاری روی آورد و با تأسیس شرکت «ایرانکو» در تهیه و توزیع ماشینهای صنعتی راهسازی، ساختمان و کالاهای صنعتی به فعالیت پرداخت و پس از مدتی آن را به شرکت «پیشبر» تغییر نام داد و به فعالیتهای خود در عرصۀ امور گمرکی، نمایندگی بیمه، حقالعملکاری و تهیه بار جهت حمل از ایران به اروپا ادامه داد.
در ۱۳۵۳، با تقاضای وی جهت مسافرت به اروپای غربی و امریکا مخالفت شد، ولی در سال بعد توانست برای دیدار فرزندانش به آلمان و امریکا سفر کند. رادنیا بهصورت مستمر در جلسات مسجد هدایت تهران شرکت میکرد و از قدیمیترین عناصر موسوم به ملّی ـ مذهبی در ایران بهشمار میرفت.