- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 181615 - 17/3
- وزن: 1.70kg
معناگر صبح
به کوشش: حمیدرضا محمدی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 790
اندازه کتاب: وزیری گالینگور جلد پارچه ای قابدار - سال انتشار: 1395 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مصور ، گلاسه رنگی
یادنامه عبدالرحیم جعفری بنیانگذار موسسه انتشارات امیرکبیر
عبدالرحیم (تقی) جعفری (زادهٔ ۱۲ آبان ۱۲۹۸ در تهران – درگذشتهٔ ۱۱ مهر ۱۳۹۴ در تهران) بنیانگذار و مدیر پیشین مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر ، مهمترین و گستردهترین مؤسسهٔ خصوصی چاپ و نشر کتاب در تاریخ ایران و خاورمیانه است. وی همچنین دارای بخشی از سهام انتشارات خوارزمی بود. وی تا سال ۱۳۵۸ دارنده و گردانندهٔ این بنگاههای انتشاراتی بود. در سال ۱۳۵۸، در جریان مصادرههای ابتدای انقلاب و به حکم دادگاه انقلاب، سازمان تبلیغات اسلامی مؤسسه انتشارات امیرکبیر و خوارزمی را تصرف کرد.
پس از چند سال کار در چاپخانه علمی کاملا مورد اعتماد اکبر علمی قرار گرفت تا جایی که به پیشنهاد وی به خواستگاری دختر برادر وی رفت و علیرغم مخالفت ابتدایی مادرش با او ازدواج کرد. وی تقریبا همه پس اندازش را هزینه این ازدواج کرد. در همین ایام که ایران در اشغال متفقین بود و وضع اقتصادی کشور و خانواده وی نیز بد بود به تیفوس مبتلا شد و چند روزی در خانه در حالت بیهوشی بود. پس از چند روز بهوش آمد و کم کم حالش رو به بهبودی رفت.
در این مدت مادر با همسرش با فروش بخشی از اثاثیه خانه هزینه زندگی را تامین کرده بودند. پس از بهبودی به چاپخانه بازگشت اما برادران علمی در نبود وی چاپخانه را بین خود تقسیم کرده بودند و شغل وی را نیز به فرد دیگری واگذار کرده بودند. او که برای تامین هزینه زندگی راهی نداشت مجبور شد در کنار مسجد شاه تهران بساط کتاب فروشی اش راه بیندازد و به دستفروشی کتاب و خرید و فروش کتاب های دست دوم بپردازد. این کار درآمد بسیار کمی داشت.
پس از مدتی به پیشنهاد دو تن از دوستانش با آنها شریک شد و یک بقالی راه انداخت اما درآمد بقالی بسیار کم بود و نهایتا مجبور به بستن بقالی شد. در همین ایام در سال ۱۳۲۴ به طور اتفاقی یک بار گذرش به چاپخانه علمی افتاد که به تازگی قرارداد چاپ کتابهای ابتدایی را گرفته بود. با پیشنهاد اکبر آقای علمی به کار بازگشت. در این سالها از طریق یکی از دوستانش با باشگاه نیرو راستی به مدیریت منوچهر مهران آشنا شد و تحت تاثیر شخصیت وی به عضویت باشگاه درآمد.
در سال ۱۳۲۸ برای چندمین بار با اکبر علمی صاحب چاپخانه علمی اختلاف پیدا کرد و تصمیم به ترک کار و تاسیس یک موسسه نشر برای خود کرد. بعد از تفکر بسیار نام امیرکبیر را برای موسسه خود برگزید و خود از یافتن این نام بسیار خوشحال شد چرا که وضعیت امیر کبیر را تا حدی شبیه خود می دانست که از خانواده ای فقیر برخاسته بود و خدمات بزرگی به کشور کرده بود.
برای شروع به کار یک اتاق چهار متر در چهار متر در طبقه دوم چاپخانه آفتاب روبروی در اندرون در خیابان ناصر خسرو اجاره کرد. در نخستین قدم به سراغ کسانی رفت که سالها آرزوی همکاری با آنها را داشت ، منیر مهران مدیر باشگاه نیرو راستی ، جلال آل احمد ، حسن صفاری ، مرتضی کیوان و عبدالحسین زرین کوب. او می خواست کتابهایی بدون نقص و بی نظیر وارد بازار کند به همین علت تصحیح کتابها را خود و همسرش در منزل انجام می داند. پس از حدود یک ماه نخستین کتابهایی که به چاپ رساند فن ورزش ترجمه منیر مهران و انرژی اتمی نوشته حسن صفاری هردو در هزار و پانصد نسخه بود.
نخستین موفقیت موسسه امیر کبیر برنده شدن کتاب کلبهٔ عمو تم با ترجمه منیر مهران در مسابقه مجله سخن به مدیریت پرویز ناتل خانلری بود. مهدی آذر یزدی از نخستین کسانی بود که به همکاری با او در نشر کتاب پرداخت. به دلایل مشکلات اقتصادی کشور و فقر و بیسوادی مردم، کار انتشارات، خوب پیش نرفت و در سال ۱۳۲۹ به علت مشکلات اقتصادی، ورشکست شد. بنابراین بار دیگر به فروش کتاب در کتابفروشی پرداخت. اما در سال ۱۳۳۱ توانست با همکاری یکی از کارکنان پیشین چاپخانه علمی ، چاپخانه پیروز را تاسیس کند و تا سال ۱۳۳۶ پانصد عنوان کتاب در رشتههای گوناگون چاپ کند.