- موجودی: موجود
- مدل: 197640 - 65/5
- وزن: 0.30kg
مصدق و موازنه منفی
ناشر: زبرجد
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 112
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1357 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
بحثی در فلسفه جنبش ملی ایران
نکته مهم در این صحبت چیزی بود که دکتر مصدق آن را با عنوان «موازنۀ منفی» بیان کرد و بعدها نیز در سیاست خارجی خود کوشید تا از آن در دفع شر شرکت نفت بهره گیری کند. سیر تاریخی سیاست خارجی ایران از زمان ناصرالدینشاه قاجار بدین سمت، به علت ضعف شدیدی که بر دولت ایران مستولی بود، براساس موازنه مثبت پی ریزی شده بود ـ گرچه دکتر مصدق آنها را به واسطه داشتن سیاست موازنه منفی می شود- و عمدتاً شوروی ها در شمال و انگلیس در جنوب پا به پای یکدیگر امتیازهای را دریافت میکردند تا جائی که در سال 1907 و بعدا 1915 تقسیم ایران را نیز براساس منافع منطقه ای خود پذیرفتند.
خارج شدن شوروی از صحنه سیاسی ایران ـ به دنبال انقلاب کمونیستی سال 1917 ـ در طول حاکمیت رضاشاه یک نوع موازنه مثبت یکطرفی به نفع انگلیس در بوجود آورد. حاکمیت سیاسی کشور نیز پیوند حیاتی با این موازنه مثبت یکطرفی داشت، شروع جنگ جهانی دوم، زمینه ورود نیروهای روسی به ایران بود، از این پس آنها نیز احساس کردند که نمی توانند نسبت به سرزمینی که موقعیت حساسی داشت، و تزارها هم به آن چشم طمع فراوان داشتند، خود را به بی خیالی بزنند.
به خصوص، از آنجا که امتیاز نفت جنوب درست به منزله حاکمیت انگلیس در این منطقه بود، لازم بود تا آنها نیز که در دام رقابت جدید قدرتطلبی افتاده بودند، در این زمینه خواستار «امتیاز نفت شمال» شوند، پیشقدمی امریکائیها، بهانۀ عملی بدست روس ها داد تا زودتر اقدام کنند...
از این پس حاکمیت، خود را در برابر یک مشکل اساسی میدید، از یکطرف در درون خود وابستگی کامل به انگلیسی ها داشت و از طرف دیگر احساس میکرد که باید همچون شاهان قاجار دو طرفی برخورد کند، زیرا شوروی امروز هم قدری داشت که به سادگی امکان عبور از آن نبود. در چنین شرایطی، دکتر مصدق طرفدار آن بود که هیچ امتیازی به خارجی ها داده نشود، هر چند در آن شرائط برای او مقدور نبود که صحبت از القاء امتیازنامه نفت جنوب بکند.
در برابر، حزب توده خواستار موازنه مثبت یک طرفه به نفع شوروری بود، چیزی که درست در جهت عکس خواسته دربار بود. حزب توده به شدت از درخواست امتیاز نفت شمال حمایت کرد، اما گرچه ظاهراً سیاست آنها موازنه مثبت به نفع اردوگاه سوسیالیسم بود، به اجبار و در عمل برای اثبات دعاوی خویش به نفت جنوب استدلال میکرد. در نتیجه و به صورت عملی خواستار تحقق موازنۀ مثبت بنفع هر دو قدرت خارجی بود. این نقطه ای بود که حزب توده سخت آسیب دید.