- موجودی: موجود
- مدل: 191449 - 94/5
- وزن: 0.20kg
مسخ
نویسنده: فرانتس کافکا
مترجم: صادق هدایت
ناشر: جامه دران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 120
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1383 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
صادق هدایت چه در زندگی و چه در آثاری همانگونه بود که بود. بی ادعا و بی پیرایه. چون سایه در میان ما می زیست و ناگهان چون سایه ناپدیدی شد...
اما سایه ای که گستردگی آن هرگز از یاد ما نخواهد رفت . گاه بی گاه در پناه آن از گرماها بخواهیم آسود ، زندگی او فاجعه بود اما فاجعه ای که خود « هستی» برای او به بار آورده بود...
همه امید ها و نومیدی های ما را شناخت و دفتری برای ما گشود که شاید وسیله تفال باشد. تفال برای آنکه ببیند ملتی چگونه میزیسته است.
مسخ سر گذشت انسانیست که تا وقتی میتوانست فردی مثمر ثمر برای خانواده خود باشد و در رفع نیازهای آنان بکوشد، برای آنان عزیز و دوست داشتنی است. اما همین که به دلایلی دچار از کار افتادگی می گردد و دیگر قادر تامین مایحتاج خانواده نیست، نه تنها عزت و احترام خود را از دست میدهد بلکه به مرور به موجودی بیمصرف، مورد تنفر خانواده و حتی مضر تنزل پیدا می کند.
این خانواده سمبل جامعه ایست که نسبت به افراد ضعیف و ناتوان بیرحم است و آنها را مضر و مخل برای خود میبینند و از انسانهایی فرصت انجام کوچکترین کارها را دریغ میکند که شاید بتوانند منشا کارهای بزرگ در آینده شوند.
انسان رمان مسخ انسانیست که جامعه او را طرد کرده و او ناخواسته به گوشه تنهایی پناه برده و بدون اینکه آزاری برای دیگران و جامعه داشته باشد، جامعه قادر به تحمل موجود بیآزاری چون او نیست. هر لحظه زندگی برای او و اطرافیانش غیر قابل تحملتر میشود تا جایی که دیگران و حتی خود او نیز، از سر شوق، لحظهها را برای رسیدن به مرگ می شمارند.