- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 141008 - 38/6
- وزن: 0.20kg
مسائل جنبش ضداستعماری و آزادیبخش خلق ایران
نویسنده: بیژن جزنی
ناشر: جنگل
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 50
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
جزنی ددر این کتاب با رندی تمام ضمن محکوم کردن سیاست خارجی چین با استناد به گزارشات اتحاد شوروی، که در نشریات توده ای ها به چاپ میرسید، رهبران حزب توده را به دلیل حمایت از سیاستهای چاپلوسانه ی شوروی در خصوص ایران به چالش میکشد. او پس از نقل گزارش سوسولف که سیاست خارجی چین را به عنوان کشوری کمونیستی در همراهی با رژیم ارتجاعی پاکستان کوبیده بود، مینویسد:
«… چه می توان گفت! ما سوأل می کنیم از آقای سوسولف و کمیته مرکزی حزب توده که توجیه کننده سیاست شوروی است؛ آیا کسی باور میکند که نزدیک شدن با رژیم شاه و کمک نظامی و اقتصادی در اختیار حکومت ایران گذاشتن و حمایت سیاسی و تبلیغاتی از رژیم شاه کردن، ناشی از منافع ترقی و توسعه مبارزه ملل آسیا با امپریالیسم است؟! چگونه انحراف سیاست چین در مورد حکومت پاکستان دیده میشود ولی انحراف سیاست اتحاد شوروی در مورد حکومت ایران و همان پاکستان فراموش میگردد؟»
از همین رو بود که از آغاز به صورتبندی بینش جنبش مسلحانه ی ایران بر آن بود که:
«می توانیم سوسیالیسم را در کشور خود بنا کنیم بی آنکه مجبور باشیم با مقتدرترین کشور سوسیالیستی جهان حتا رابطه ای بیش از رابطه ی فعلی دستگاه حاکمه با آن داشته باشیم....
اختناق و سرکوب حاکم بر فضای سیاسی پس از کودتای 28 مرداد مهر پایانی بر فعالیتهای علنی سازمانهای سیاسی حاضر در صحنه سیاست ایران زده بود و از گروه هایی که به نوعی می توانستند مقاومت را به اتکای نیروهای تشکیلاتی در سطح جامعه به جنبشی توده ای تبدیل کنند، فرصت تجدید سازمان را گرفت. اما از طرف دیگر زمینه های ذهنی مناسبی را برای نقد دستاوردها و عملکردهای یک دهه ی چپ (حزب توده به عنوان سازمان چپ با حوزه ی نفوذ گسترده ی حاضر در عرصه سیاست آن سالها) فراهم آورد.
در جنبش نسبتا جوان و ناپخته ی ما، خطاست اگر کسی انتظار داشته باشد که ما در عمل و نظر بی اشتباه باشیم. حتی برای ما به مراتب بدتر است که گرفتار جزمیت درباره ی طرحها و نقشه هایمان شویم. برای ما نترسیدن از عمل و اظهار نظر، عرصه ای برای سعی و خطا میآفرینند تا شرایط موجود را شجاعانه و صادقانه تغییر دهیم و ابزاری تدارک میبیند تا به تاکتیک های کاملا درست خود دست یابیم. در واقع فقط از طریق عمل است که می توانیم نظریه ها و افکارمان را بسط دهیم و تصحیح کنیم. مشغول شدن به چرخ نخ ریسی نظریه بافی، ترس از عمل و غرق شدن در ورطه مباحث استراتژیک محض، ما را فقط به محافظه کاری فرصت طلبانه سوق خواهد داد.
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، اولین جریانی بود که واژه «سرمایه داری وابسته» را در جنبش چپ ایران متداول کرد و بیش از هر جریان دیگر چپ در ایران آن را به طور سیستماتیک به کار گرفت. اگر تا پیش از انقلاب 57، بورژوازی ایران را به ملی و کمپرادور تقسیم می کردند، پس از انقلاب واژه کمپرادور را به کناری نهاده و بورژوازی وابسته را به کار گرفتند. با پذیرش مقوله ی بورژوازی وابسته به مثابه اساس تئوریک تحلیل، تقسیم بندی جامعه نیز بر اساس معیار «وابستگی» انجام گرفت: بورژوازی ملی، دهقانان کارگران، خرده بورژوازی شهری در صف خلق قرار گرفتند و استثمارکنندگان وابسته به امپریالیسم مسلط بر ایران در صف ضد خلق.
جزنی در تاریخ سی ساله مینویسد:
«… {خلق} یعنی طبقه کارگر، بقایای بورژوازی ملی (که احمدزاده از آن با عنوان بورژوازی ملی ضعیف شده یاد می کند)، خرده بورژوازی و دهقانان که به صورت دو جناح سیاسی جنبش طبقه کارگر و جنبش ملی در جنبش رهایی بخش تجلی پیدا میکند؛ {و ضد خلق} یعنی امپریالیست های حاکم و بورژوازی کمپرادور که به صورت اعمال نفوذ سیاسی/اقتصادی و نظامی امپریالیست ها، {در قالب} حاکمیت رژیم تجلی میکند»