- موجودی: موجود
- مدل: 198606 - 106/5
- وزن: 0.80kg
مرگ وزیر مختار
نویسنده: یوری نیکلایویچ تینیانوف
مترجم: مهدی سحابی
ناشر: امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 503
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو
مروری بر کتاب
روابط خارجی ایران و روسیه و تاریخ قاجاریان
...بر میدانی یخ زده، ماه دسامبر 1825شاهد زوال مردان 1820 و قدم های پرطنینشان بود. در میان آوای در هم شکستن استخوانها در نزدیکی منژ میشل زمان نیز در هم می شکست: این شورشیان بودند که از روی پیکره های افتاده یاران خویش می گریختند...
کتاب «مرگ وزیر مختار» نوشته «یوری نیکلایویچ تینیانوف» داستان آخرین سال زندگی الکساندر گریبایدوف ، دیپلمات، نمایشنامه نویس، شاعر و آهنگساز در روسیه زمان تزار نیکلاس اول را روایت می کند. این رمان او را به عنوان مذاکره کننده موفق در مارس 1828 در سن پترزبورگ معرفی می کند.
نکته حائز اهمیت و جذاب ماجرا برای خواننده فارسی زبان، نیمه پایانی کتاب خواهد بود که در تهران می گذرد. در یک روایت پر افت و خیز و پر ماجرا از زندگی شخصی گریبایدوف ما با نحوه مراودات ایران با جامعه روسیه آشنا خواهیم شد. بنابراین گفتنی است که کتاب از یک زندگی نامه صرف فراتر می رود و می تواند اطلاعاتی را راجع به تاریخ تعاملات دو کشور در اختیار خواننده قرار دهد. علاوه بر این گفتنی است که سبک نوشتاری تینیانوف می تواند بر جذابیت ماجرا بیافزاید. تینیانوف از تکنیک هایی که به عنوان رهبر مکتب انتقادی فرمالیست توسعه داده است استفاده می کند تا داستان خود را زنده ، غیر منتظره و بدیع ارائه کند.
الکساندر سرگییویچ گریبایدوف در خانوادهٔ نسبتاً مرفهی بهدنیا آمد . در یازده سالگی وارد دانشگاه مسکو شد و تحصیل در حقوق، ادبیات و علم را پی گرفت. حملهٔ فرانسویان به روسیه مسیر زندگی او را تغییر داد و گریبایدوف در ۲۶ ژوئیه ۱۸۱۲ به سوار نظام مسکو پیوست .او هرگز در عملیات نظامی شرکت نکرد و ۴ سال بعد از خدمت در ارتش مرخص شد . پس از مدت کوتاهی به دانشکدهٔ روابط خارجی وارد شد و از همان زمان حرفهاش را به عنوان دیپلمات آعاز کرد. در همین سالها به نمایشنامهنویسی روی آورد و اولین نمایشنامهٔ او به نام همسران جوان که نمایشی طنز بود و از اسرار یک زوج اثر کروزه دو لسر اقتباس شده بود در سپتامبر ۱۸۱۵ روی صحنه رفت....
در ۱۸۲۸ با نینو چاوچاوادزه دختر شانزده ساله پرنس ایلیا چاوچاوادزه، شاعر گرجی، ازدواج کرد و پس از مدت کوتاهی در پاییز همان سال به عنوان ریس هیأتی از طرف تزار با مقام وزیر مختار برای پیگیری مفاد عهدنامه ترکمنچای و دریافت غرامت از ایران، پس از توقف کوتاهی در تبریز، در ۱۱ ژانویه ۱۸۲۹ به تهران آمد و فردای آن روز به نزد فتحعلی شاه رفت و استوارنامه خود را تقدیم کرد . زمانی که به تهران رسید. در تهران متوجه شد تعدای از زنان گرجی در منازل رجال ایرانی به سر میبرند او طبق مفاد ماده سیزده عهدنامه ترکمنچای آنان را اسیر تلقی کرد و از دولت ایران درخواست استرداد آنان را داشت.
با کمک و هدایت «آغا یعقوب ارمنی»، یکی از خواجه سرایان حرمسرای فتحعلی شاه، که با خانوادههای رجال ایران آشنا بود به بازرسی خانه شخصیتهای سرشناس و مطالبه زنان گرجی پرداخت. سرانجام با پافشاری گریبایدوف دو زن گرجی، که به گفتهٔ ایرانیان مسلمان شده بودند و در منزل آصفالدوله، وزیر امور خارجه وقت، به سر میبرند، به هیأت روسی تحویل داد شدند. مردم ایران از بسته شدن معاهدهٔ ترکمنچای خشمگین بودند و چون بشکه باروتی آمادهٔ انفجار. با بسته شدن بازار و تحریکاتی که صورت گرفت و پس از آنکه آغا یعقوب ارمنی به سفارت روسیه پناهنده شد؛ عدهای از مردم، به تحریک مجتهدی به نام میرزا مسیح مجتهد، در ۲۲ بهمن ۱۲۰۷ شمسی (۱۱ فوریه ۱۸۲۹ میلادی) به سفارت روسیه حمله کردند و هر کس را یافتند کشتند و تنها مالتسوف، دبیر اول سفارت جان سالم به در برد . سرانجام جنازه مثله شده گریبایدوف شناسایی و به تفلیس فرستاده و در همان شهر دفن شد.
ایران و روسیه در آستانهٔ جنگ دیگری قرار گرفتند که با اعزام خسرو میرزا فرزند عباس میرزا به مسکو با در دستداشتن نامه عذرخواهی فتحعلی شاه برای تزار نیکلای یکم، کار به مصالحه کشید و میرزا مسیح به تقاضای دولت روس به عتبات تبعید شد. شاه ایران، برای جلوگیری از جنگ دیگری که پیروزی آن غیرممکن به نظر میرسید الماس بسیار بزرگی را (معروف به الماس شاه) همراه فرستادهاش، تقدیم به تزار روسیه کرد