- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 167539 - 13/4
- وزن: 0.50kg
مرشد و مارگاریتا
نویسنده: میخائیل بولگاکف
مترجم: عباس میلانی
ناشر: تنویر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 443
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1378 - دوره چاپ: 3
کیفیت : نو ؛ عطف روکش کتاب رد چسب خوردگی دارد
مروری بر کتاب
میخائیل بولگاكف 12 سال آخر عمر خود را صرف نوشتن مرشد و مارگریتا كرد كه به گمان خیلی از منتقدان با رمانهای كلاسیك پهلو میزند و بیتردید در زمره درخشانترین آثار ادب روسیه بهشمار میرود.جالب اینكه وقتی او درگذشت كسی جز همسر و چند دوست نزدیكش از وجود این رمان خبری نداشت.هنگامی كه این رمان ربع قرن بعداز مرگ نویسندهاش اجازه انتشار یافت در تیراژ سیصدهزارنسخه به چاپ رسید كه یك شبه تمام شد و هر نسخه آن نزدیك به صد برابر قیمت خرید و فروش میشد.
در این اثر سه داستان شکل می گیرد و پا به پای هم پیش می رود و گاه این سه در هم تنیده می شوند و دوباره باز می شوند تا سر انجام به نقطه ای یگانه می رسند و با هم یکی می شوند. یکی داستان سفر شیطان به مسکو در چهره ی یک پروفسور خارجی به عنوان استاد جادوی سیاه به نام ولند به همراه گروه کوچک سه نفره اش : عزازیل، بهیموت و کروویف. دوم داستان پونتیوس پیلاطس و مصلوب شدن عیسی مسیح در اورشلیم بر سر جلجتا و سوم داستان دل دادگی رمان نویسی بی نام موسوم به مرشد و ماجرای عشق پاک و آسمانیاش به زنی به نام مارگریتا.
فقط به زبان انگلیسی بیش از صد کتاب و مقاله درباره این رمان شگفت انگیز نوشته شده است.
ماجرای مرشد و مارگریتا دقیقا داستان زندگی خود نویسنده است. داستان بهصلیبکشیدن مسیح در زمان پونس پیلات، فرمانروای رُمی یهودا، آیینهی تمامنمای دوران سیاه حکمروایی استالین و کشتارهای دستهجمعی مخالفان بهویژه هنرمندان، روشنفکران و دگراندیشان است. بولگاکف برای گریز از تیغ تیز سانسور به این استعاره متوسل میشود. پای مسیح و پونس پیلات و کوردلان متعصب یهود را که همان بادمجاندورقابچینهای استالین بودند که چنان هندوانههایی زیر بغلش گذاشتند که خودش را گم کرد و به یکی از وحشتناکترین دیکتاتورهای تاریخ بشریت تبدیل شد، بهمیان میکشد.
بهمیانکشیدن پای جادوگر سیاه و دستیارانش، یعنی شیطان و مریدانش، آمدنش به مسکو و بهپاکردن آشوبهای فراوانی که باعث کشتار، دستگیری و زندانیشدن افراد زیادی شد، درواقع نماد مکتب کمونیسم است که هفتاد سال نیمی از دنیا را به خاک و خون کشید و هنوز هم در بعضی از کشورها (چین و بهویژه کرهی شمالی) ادامه دارد. عشق میان مرشد و مارگریتا هم در زندگی نویسنده پدید آمد، عشق در فضای رعب و وحشت با همهی تلخکامیها و شکنجههایش.