دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

مردی که همسرش را با کلاهش اشتباه می گرفت

مردی که همسرش را با کلاهش اشتباه می گرفت

نویسنده: الیور ساکس
مترجم: جاهد جهانشاهی
ناشر: صدای معاصر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 356
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1377 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : نو ؛ جلد سازی مجدد
 

مروری بر کتاب

در نوار مغزی‌ای که از خانم اُ. ام. گرفتیم تحریک‌پذیری و ولتاژ بالا در هر دو لُب گیجگاهی دیده می‌شد، یعنی آن قسمت هایی از مغز که مراکز نمود صدا و موسیقی و فراخوانی تجربه ها و صحنه های پیچیده اند. و هر وقت که چیزی را «می شنید» امواج پر ولتاژ سوزنی شکل حتما تشنجی می شدند. فکر من تائید شد که او هم صرع موسیقایی دارد که به بیماری لب های گیجگاهی مربوط می شود.

اما چه اتفاقی برای خانم اُ. ام. و خانم اُ. سی. می‌افتاد؟ «صرع موسیقایی» دو واژه متضاد نمی نمایند: چون موسیقی معمولا آکنده است از احساس و معنی و با عمق وجود ما سر و کار دارد، و به قول توماس مان با «دنیای ورای موسیقی»، در حالی که صرع کاملا برعکس است: اتفاقی فیزیولوژیاییِ تصادفیِ خشن، کاملا غیرانتخابی، بدون احساس، بدون معنی. بنابراین عبارت «صرع موسیقایی» یا «صرع شخصی» ضد و نقیض به نظر می رسد. با این حال چنین صرع هایی روی می دهند، گو این که فقط در زمینه حمله های لُب گیجگاهی اتفاق می افتند، صرع هایی در قسمت خاطره پردازی مغز...

الیور ساکس نویسنده این کتاب از جمله پزشکان نویسنده قرن بیست و یکم است که در اثر خود، داستان‌های عجیب اما واقعی انسان‌هایی را روایت کرده که در دنیای غریب و به ظاهر گریزناپذیر انواع اختلال‌های عصب روان شناختی در دام افتاده‌اند. ساکس معتقد است در حکایت‌های قدیمی، شخصیت‌های تمثیلی (قهرمان، قربانی، شهید، جنگجو) حضور دارند. بیماران اعصاب نیز از زمره همین شخصیت‌های تمثیلی‌اند و در داستان‌های غریبی که نقل خواهد شد حتی بیشتر هم هستند. وجود ذاتی بیمار در رده‌های بالاتر عصب‌شناسی و در روان‌شناسی بسیار مهم می‌شود؛ چون در این رده است که پای شخصیت بیمار، مستقیم به میان می‌آید و مطالعه بیمار و بیماری از یکدیگر جدایی ناپذیر می‌شود.

الیور ساکس در این کتاب به پرونده ی بیمارانی می پردازد که در دنیای عجیب و ظاهرا گریزناپذیر اختلالات روانی گم شده اند؛ افرادی که مجبورند با مشکلات ادراکی و ذهنی غیرمعمولی دست و پنجه نرم کنند: بیمارانی که خاطرات خود را فراموش کرده اند و به همراه آن، بخش اعظم وجود خود را نیز از دست داده اند؛ انسان هایی که دیگر نمی توانند اطرافیان و اشیای پیرامون خود را تشخیص دهند؛ افرادی که تیک های عصبی بسیار شدیدی دارند و یا بی اختیار، با صدای بلند شروع به ناسزا گفتن می کنند؛ بیمارانی که در چشم سایرین، عقب مانده ی ذهنی هستند اما استعدادهای هنری و محاسباتی شگفت انگیزی دارند.

کتاب مردی که زنش را با کلاه اشتباه می گرفت، داستان هایی واقعی را روایت می کند که بسیار عجیب و در عین حال، عمیقا انسانی هستند.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات