دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

مردم و دیدنیهای ایران ؛ سفرنامه کارلاسرنا

مردم و دیدنیهای ایران ؛ سفرنامه کارلاسرنا
درحال حاضر موجود نمی باشد

مردم و دیدنیهای ایران ؛ سفرنامه کارلاسرنا

نویسنده: کارلا سرنا
مترجم: غلامرضا سمیعی
ناشر: نشر نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 445
اندازه کتاب: وزیری لب برگشته - سال انتشار: 1363 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ سراسر عطف چسب خوردگی دارد و فاقد صفحات 169 و 170

 

مروری بر کتاب

مصور

"با ایرانی‌ها باید مانند بچه‌های بزرگ رفتار کرد و پادشاه آنان را خنداند".... چه تعداد از اروپائیانی که به ایران سفر کرده‌اند چنین نظری داشته‌اند؟

این نظر که متعلق به ستوان دوم مهندس اتریشی است برگرفته از سفرنامه زنی ایتالیایی به نام کارلاسرنا است. اولین زن جهانگرد که در نوامبر 1877 مصادف با سی‌امین سال سلطنت ناصرالدین شاه از راه دریای خزر به ایران آمد. نخستین ملاقات این بانوی ایتالیایی با ناصرالدین شاه در پاریس صورت گرفته است، بنابراین قبل از سفر مادام کارلاسرنا به ایران، و نوشتن سفرنامه‌اش، پادشاه مستبد ایران (ناصرالدین شاه) با فرهنگ اروپایی آشنایی داشته است.

ذکر این نکته کمک می‌کند تا دلیل تاب آوردن شاه را نسبت به انتقادات و بدگویی‌های مادام کارلا سرنا در کتابش بفهمیم. انتقادات و به اصطلاح بدگویی‌هایی که وی از برخی شرایط ایران و زندگی ایرانی در کتاب خود آورده است.

تکیه دولت در نزدیکی شمس‌ العماره و راهی به درون کاخ سلطنتی گلستان داشته که شاه و خاندان سلطنتی از آن راه برای ورود به تکیه استفاده می‌کردند. پاره‌ای از محققان اعتقاد دارند که تکیه دولت تقلیدی از «تماشاخانه آلبرت هال» در لندن بود که با معماری ایرانی تزئین شده بود. اینک تنها اثر باقی مانده از تکیه دولت، پرده‌ای نقاشی از محمدخان غفاری، نقاش‌باشی دربار ناصری ملقب به کمال‌الملک است که فضایی بسیار گسترده برای انجام مراسم مذهبی را نشان می‌دهد. تکیه دولت اما به خاندان سلطنت تعلق داشت. 

از اول تا یازدهم ماه محرم به خرج شاه تکیه دائر بوده و غرفه‌ها و طاق‎های متعدد موجود در تکیه به اعیان و اشراف و وزرا و دیوانیان اهدا می‌‏شد. تمام اشراف و دیوانیان برای در اختیار داشتن چنین طاقی به شاه پیشکش‎هایی می‌‏دادند تا از شاه اجازه بگیرند و در تکیه پایگاهی برای خود داشته باشند. این اشراف و اعیان تلاش می‌‏کردند تا طاق‏ و سرای‏شان را با شمشیر و سپر و قندیل و قالی تزئین کرده و نظر شاه را با آذین‌بندی به دست آورند. تمام اعضای دیوانی نیز در این یازده روز برگزاری مراسم، هر طور شده تلاش می‌‏کردند تا خودشان را به شاه نشان داده و در واقع تکیه دولت در کنار دیگر کارکردهای مذهبی خود محلی برای ملاقات و دیدارهای رسمی و محلی برای نمایش قدرت و توانایی بود.

در این ارتباط ناصرالدین شاه در خاطرات روز هشتم محرم3 130 خود درج می‌نماید که شب نهم رامثل همه ساله بعد ازتعزیه رفتیم توی تکیه گردش کردیم، نایب السلطنه بود ایلخانی بود، صاحبان حجرات بودند. به رسم معمول پیشکش دادند. وقت رفتن و برگشتن سواره از توی شهر رفتیم. به همین ترتیب در خاطرات روز 28صفر 1307 هنگام شب که تعزیه و روضه در تکیه دولت تمام می‌شود می‌نویسد که، "صاحب طاقنماها پیشکش دادند، بعد امدیم بیرون، رفتم اندرون ...

بر اساس وصف هایی که از فضای داخلی تکیۀ دولت برجا مانده است، می‌توان گفت که تزئین در آن بیش از معماری کلی و نمای بیرونی اهمیت داشته است، بویژه استفاده از شمعدانهای چند شاخه و دیوارکوبها و چلچراغها و شمعها و مانند اینها که نورپردازی فضای تکیه را چشمگیر می‌کرد. چلچراغی در وسط سقف قرار داشت که چندی با نیروی برق روشن می‌شد. بخشی از نور تکیه، بویژه سکوی وسط، از چراغهای لاله با کاسۀ بلور که فراشها حمل می‌کردند، تأمین می‌شد. تعداد شمعهایی که در تکیه افروخته می‌شد، به حدی بود که با مقاطعۀ جمع آوری پیه و گچ شمعهای سوخته و نیمه سوخته، بخشی از مخارج روضه‌خوانی تأمین می‌گردید، گذشته از منابع نور، داخل تکیه را با تاجهای گل و پارچه‌ها و قالیهای گرانبها و آیینه می‌آراستند. علاوه بر رجال، بخشهایی نیز به درویشان اختصاص داشت که با تخت پوست، کشکول، بوق و تسبیح تزئین می‌شد، شاه نیز اثاثی خاص تکیۀ دولت تدارک دیده بود.

در تکیه، منبری بیست پله ای قرار داشت که دو دیوارۀ جانبی آن از مرمر یکپارچه بود. بلندی آن حدود یک طبقۀ تکیه بود و به سفارش معیّرالممالک در یزد ساخته شده بود. در چهار طرف تکیه، حوضهای پر آبی قرار داشت که نوجوانانی با لباس عربی، غالباً بر اساس نذر والدینشان، سقاییِ حاضران در تکیه را بر عهده داشتند، در زمستان برای تأمین گرما در چند جا منقل می‌گذاشتند.
 نمایش تعزیه در شبانه روزدو نوبت یکی عصر از سه تا نیم ساعت قبل از غروب ودیگری از دو تاپنج و شش ساعت ازشب گذشته بود. اتاقِ شاه در طبقۀ دوم، ارتفاع بیشتر و سردر و سقف بلندتری داشت، هنگام اجرای تعزیه پردۀ توری سیاهی در برابر غرفۀ شاه می‌کشیدند و شبها هم چراغی درآن روشن نمی کردند، که شاه و مردم آزادانه به تماشای خود مشغول باشند.

شکوه مراسم و فضای تکیه دولت تا آنجا بود که با وجود احتیاط ایرانیان در پذیرش ورود بیگانگان به مراسم تعزیه، شاه و درباریان گاهی سفرا را به تکیه دولت دعوت می‌نمودند که بخشی از خاطرات شاه مربوط به 28صفر 1307 مؤید این نکته است، " بعد برخاسته آمدم بالاخانه تکیه، فوریه حکیم را آوردیم تکیه، کلاه آقا مردک را سرش گذاشتم نشاندم تعزیه تماشا کند، ..... عزیز السلطان شمشیر بزرگ قزاقی بسته بود ، سفیر ینگ دنیا، سفیر فرانسه، زنش در تکیه بودند، دور تکیه را گردیدیم...

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات