- موجودی: موجود
- مدل: 193614 - 7/1
- وزن: 0.30kg
مرد دوران گذشته
نویسنده: لئونارد کوهن
مترجم: سیلویا بجانیان
ناشر: مس
زبان کتاب: فارسی - انگلیسی
تعداد صفحه: 205
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ: 2
کیفیت : نو ؛ جلد کتاب رنگ و رو رفتگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
لئونارد كوهن در 21 سپتامبر سال 1934 در مونترال كانادا در خانوادهاي از طبقه متوسط يهودي چشم به جهان گشود. پدرش فروشنده پوشاك بود و هنگامي كه لئونارد 9 سال داشت دارفاني را وداع گفت. محيطي كه لئونارد به آن تعلق داشت به سرعت در شكلدهي شخصيت خاص او مؤثر افتاد. علاقه او به نواختن گيتار از حدود 13 سالگي شكل گرفت و در سال بعد اشعار خود را با آهنگي موزون مينواخت.
وي پس از به پايان رساندن دوره دبيرستان در دانشگاه انگليسي زبان مك گيل به تحصيل در رشته معماري مشغول شد اما همواره علاقه به نوشتن داشت. در سال 1955 كتاب شعر او با نام «بگذار اسطورهها را بسنجيم» به دريافت جايزه مك ناوتون نائل آمد.در اين كتاب گزيدهاي از ترجمه اشعار لئونارد كوهن به صورت دوزبانه فارسي - انگليسي فراهم آمده است.
دليل نامگذاري كتاب در رابطه اظهارنظر وي در رابطه با ترانه مرد دوران گذشته است. وي ميگويد نميدانم چرا از اين سرود (مرد دوران گذشته) بسيار خوشم ميآيد. آن را گيتار دوازده سيم مكزيكي ميخواندم. يك روز در سال 1967 توفاني از خشم مرا روي ساز انداخت و سازم شكست. اين ترانه متشكل از چندين بند بود. پنج سال طول كشيد تا چند بند از آنها را حذف كردم و همين ها باقي ماند.
باران ميبارد
بر مرد دوران گذشته
آن ساز، چنگ فردي يهودي است بر روي ميز
و آن هم مدادي است در دستانش
و گوشه هاي نقشه آبي رنگ
كه تا شدن خرابشان كرده است.
ديري است كه ميخ شصتي
همچنان سايه خود را بر چوب باقي نهاده است
نور پنجره سقفي رو به آسمان چونان پوستي شده است
براي طبلي كه هيچگاه بر آن نخواهمش كشيد
همه بارانها ميبارند، آمين،
بر رد پاي مرد دوران گذشته
بانويي را ديدم كه سرخوش بود با سربازان در تاريكي
آه، به يك يك آنها ميگفت
كه ژاندارك است.
من در آن ارتش بودم
آري، كمي آنجا ماندم
ژاندارك از تو تشكر ميكنم
چون با من مهربان بودي
و آن دم كه لباس نظامي بر تن كردم،
ميدانستم براي جنگ آفريده نشده ام
براي جنگ با اين پسران زخمي كه تو اينك در كنارشان آرميده اي...