- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 168798 - 13/9
- وزن: 0.60kg
مدیریت صنعتی و اداره کارخانه
نویسنده: پرویز کیقبادی
ناشر: دانشگاه تهران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 270
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1341 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ با گالینگور صحافی شده
مروری بر کتاب
جدول - نمودار
رشته مدیریت صنعتی یکی از رشته های تحصیلی آموزش عالی است و هدف از این رشته آموزش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز کارخانه ها، موسسه ها و شرکت های دولتی و خصوصی و نیز آشنایی مدیران و سرپرستان رده های گوناگون و مدیر اداری فنی این گونه مراکز با کاربرد روشهای علمی در مدیریت می باشد.
مدیریت صنعتی دارای سه بعد اصلی فنی و تکنیکی، بعد مالی و بعد رفتاری و اجتماعی می باشد که بعد فنی و تکنیکی در دروس تحقیق در عملیات و کنترل پروژه، بعد مالی در درس هایی مثل حسابداری صنعتی و بعد رفتاری و اجتماعی در دروس رفتار سازمانی، مدیریت منابع انسانی و تئوریهای مدیریت بیان می گردد و البته بعضی از دروس این گرایش مانند مدیریت تولید و عملیات به هر سه این ابعاد می پردازد.
منظور از تربیت مدیر در رشته مدیریت صنعتی، تربیت رئیس نیست بلکه تربیت افرادی است که بتواند در حوزه کار خود دارای استقلال فکری بوده و عوامل مهمتر و موثر در جریان کار خود را مورد تحلیل قرار داده و در جهت رفع مشکلات قادر به تصمیم گیری مناسب و مطلوب باشند. بنابراین فارغ التحصیل رشته با آگاهی و شناختی که از ساخت سازمانی، تئوریهای مدیریت و سازماندهی و تکنیک های مختلف رفع مشکلات پیدا می کنند، قابلیت جذب در تشکیلات و سازمان های مختلف بازرگانی و صنعتی با وظایف گوناگون در سطوح کاردانی و کارشناسی را دارا می شوند و میتوانند در بهبود و ثمربخشی و کارآیی سازمان موثر باشند. به عبارت دیگر، فارغ التحصیلان رشته مدیریت صنعتی الزاماً مدیریت مؤسسات صنعتی را که برای احراز آن شرایط خاصی لازم است، عهده دار نخواهند شد و فقط پس از کسب تجربیات می توانند مسئولیت های بیشتری در سطوح مختلف مدیریت عهده دار گردند.
تا به حال پیش آمده که از یک مدیر کارخانه و کارگاه بپرسید چه مدل سازمانی در محیط صنعتی او اجرا شده است یا اگر از مدیران صنعتی هستید به این سوال پاسخ میدهید که بهترین مدل سازمانی در واحد صنعتی شما چیست؟ شاید پاسخ شما این باشد که شرایط اقتصادی و صنعتی به طور مداوم در حال تغییر است و نمیتوان شرایط ویژهای را برای یک واحد صنعتی تعیین کرد.
بنابراین ارزشگذاری دقیقی از مدلهای مدیریتی واحدهای تولیدی داشت. البته صحیح است که شاخصهای اقتصادی و کسبوکار در کشورهای مختلف متفاوت است و هر واحد صنعتی در هر کشوری میتواند از روشها و ساختار سازمانی خاص بهره گیرد. کافی است بدانیم که شرایط صنعتی کشور ما به لحاظ جغرافیا و مقتضیات اقتصادی شرایط ویژهای دارد که هر چند در حال حاضر خوشبینانهتر شده اما همچنان نمیتوان تغییرات را به درستی پیشبینی و ردیابی کرد. از اینرو تحلیل و پیشنهاد یک مدل سازمانی و مدیریتی برای واحدهای صنعتی کشور اندکی سخت است؛ چرا که برخی واحدهای صنعتی کشور در حد و اندازه بسیار بزرگ و با قابلیت صادرات در سطح جهانی هستند و برخی واحدهای صنعتی در سطح کارگاهی و برای مصارف داخلی عمل میکنند.