- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 184016 - 110/3
- وزن: 1.00kg
مدح داغ ننگ بر سیمای ادب فارسی
نویسنده: نادر وزین پور
ناشر: معین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 575
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1374 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
برررسی انتقادی و تحلیلی از علل مدیحه سرایی شاعران ایرانی
مدح به معنی ستایش کردن و ستودن خصلتها و صفات نیک کسی است و شعر مدحی ستایشی است که شاعر از ممدوح خود میکند و ضمن آن سجایای اخلاقی وی را برمیشمرد و از رفتار و موفقیتهای او تمجید میکند و زبان به بزرگداشت او میگشاید.
شاید یکی از قدیمیترین موضوعاتی که در شعر فارسی دری مورد توجه شاعران واقع شده، موضوع مدح و مدیحهسرایی باشد و این بدان علت است که هنر شاعری ابتدا در دربار امیران و سلاطین ایران مورد توجه قرار گرفته و از شعر به عنوان مهمترین ابزار برای تبلیغ سیاست و قدرتنمایی حکومتها بهرهبرداری شده است. وضع محیط سیاسی و علاقه به اشتهار امیران و صاحبان قدرت از عوامل رواج و بالندگی شعر مدحی (درباری) در ادبیات فارسی است.
البته تملق شاعران از دیگران اختصاص به شعر فارسی ندارد و در آثار ادبی سایر ملل نیز دیده میشود؛ اما قسمت عمدهای از آثار قصیدهگویان ادب فارسی عبارت است از همین مدایح و ملحقات آنها در بین ممدوحان بودهاند. کسانی که از خوشباوری یا از تلقین شعرا واقعا این مدایح پوچ را وسیلهای تلقی میکردهاند برای جاویدان کردن نام خویش. بدین جهت است که "نظامی عروضی" در مقالات شاعری کتاب "چهار مقاله" چنین مدایحی را لازمهی بقای اسم پادشاهان میداند: «پس پادشاه را از شاعر نیک، چاره نیست که بقای اسم او را ترتیب کند و ذکر او را در دواوین و دفاتر ثبت کند؛ زیرا که چون پادشاه به امری که ناگریز است مامور شود، از لشگر و گنج و خزانه او آثار نماند و نام او به سبب شعر شاعران جاوید بماند.
شعر مدحی از قدیمترین ازمنهی تاریخ ادبیات فارسی وجود داشته است بعد از آنکه دربارهای مشهور مشرق ایران مانند درباریان "صفاری" و "سامانی" و "زیاری" و "غزنوی" و "سلجوقی" هر یک به نحوی حمایت شاه پارسیگوی را بر عهده گرفتند، شعر به صورت کاملا رسمی در دربارها راه یافت و شاعران از اعضای لازم دربارها شمرده شدند، نه تنها شاهان بلکه شاهزادگان و امرای سپاه و حتی بیشتر حکام هر یک عدهای شاعر را در دستگاههای خود نگهداری میکردند و به آنان وظیفه و رتبهی خاص میدادند و زندگی آنان را تامین میکردند و در مقابل شاعران موظف بودند در اعیاد و ایام رسمی و لشگرکشیها قصایدی در تهنیت و مدح و گاه رثا بسازند و در مقابل، عطایایی به عنوان صله دریافت میکردند.
برای مدح غالبا از "قصیده" استفاده میشد؛ زیرا این نوع شعر با قوالب و تعبیرات آماده و با فخامت و زیبایی الفاظ و روش خاصی که در خواندن آن معمول است برای بیان مناقب و ذکر موارد فضیلت و برتری ممدوح از هر نوع دیگر مناسبتر است. شاعر معمولا قصیده را با تغزل آغاز میکرد و سپس وارد مدح ممدوح میشد و سرانجام آن را با دعای ممدوح (تابید) ختم میکرد. گاه در این قصاید وصف جنگهای ممدوح نیز به چشم میخورد و در این صورت از قلعههای دشمن و چگونگی گشودن آنها و میدانهای جنگ و لشگرکشیهای صعب و دشوار و وسایل نبرد و امثال آن نیز یاد میشد و در همین نوع شعر از مجالس بزم و سرور شاهان، باغها، کاخهای آنان و مجالس رسمی سلاطین نیز سخن میگویند و در ضمن به ذکر اوصافی از مظاهر مختلف طبیعت و اشیا گوناکون بپردازند.
شعرهای مدیح، از یک سوی، مدینهی فاضله ی موجود در ذهن جامعه را تصویر میکند و از سوی دیگر جریان های اجتماعی اعماقِ تاریخ ما را آینگی میکند. وقتی که انوری یا فرخی، ممدوح خویش را به فلان صفت میستایند، مجموعهی این صفات اگرچه در آن ممدوح ممکن است اصلن وجود نداشته باشد، که اغلب هم ندارد نشاندهندهی این نکته است که به هر حال معیار ارزش های اجتماعی حاکم بر اعماق ضمیر جامعه و آرزوهای مردمی، چیزی است در دایرهی همان صفات.