- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 123146 - 106/5
- وزن: 2.50kg
- UPC: 189 = 220
مدار صفر درجه
نویسنده: احمد محمود
ناشر: معین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 1782
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1388 _ 1376 - دوره چاپ: 8 _ 3
مروری بر کتاب
کوسه! / زد - / زد و برد!» بعد، همه از جا کنده شدند. زیر پل آشفته شد و سطح آب - زیر دهانه دوم - آشفته شد. باران، دستپاچه از آب درآمد و فریاد کشید - «باابووو -» صداها درهم شد. رزاق و جمعه از آب درآمدند. کسی گفت - «کی بود؟» برهان گفت - «بابو -» میلرزید - «بابان بود -» باران یکنفس راند - ماسه، شتابش را میگرفت. رسیده نرسیده پرید تو بلم پلیته - دورتر از پایه سیمانی، آب سرخ شد.
باران پارو زد. جمعه و رزاق، پلیته را از رو ماسهها، با سینه راندند به سطح آب. سرخی پای پایه رنگ باخت و ناپیدا شد. باران راند به طرف گرداب - به طرف سرخی ناپدیدشده. جمعه به دور اشاره کرد. باران رد دست جمعه را نگاه کرد. چند صدا - با هم - از ساحل برخاست. باران سربرگرداند. دید که دورتر، سطح آب، یک لحظه آشفته شد و بعد، خون جوشید...
...باران ایستاده بود تو دهانه دکان بارولی، به حرف بارولی بود - « از خر شیطان بیا پایین ورگرد ، به بخت خودت لقد نزن» چشم باران به شرکت کشاورزی تازه تاسیس بود. تو دهانه بزرگ کنار در ورودی شرکت پشت جام یکپار چه تراکتور نارنجی رنگی بود که با نوارهای رنگارنگ زینتش کرده بودند. باران حرف یار ولی را شنید « اصلا دکان مال خودت! خوب شد؟ » باران به آسمان نگاه کرد گرفته بود یار ولی گفت:...
...باران درمانده به چارسو نگاه کرد. طرف راست، دید که بالههای سیاه گرده دو کوسه، آب را میشکافند و میآیند ـ دید که کوسهها، باله به باله ، تند گشتند ـ رفتند رو به پائین. راند دنبالشان. فریاد زد:«جمعه ـ رزاق ـ» دورتر ـ طرف قبله ـ آب آشفت.
صدای رزاق آمد:«دعواشان شد!» باران چشم بر هم گذاشت. صدای جمعه را شنید:«تکهتکهش کردن!» رگه خون از زیر آب میجوشید و پخش میشد...
این رمان درباره وقایع سالهای 32 تا 57 در ایران است که روایت آن در جنوب کشور اتفاق میافتد.
رمان مدار صفر درجه ی زنده یاد احمد محمود از رمانهایی است كه به نیاز وضعیت كنونی جامعهی تشنه و در ركود ما برای آشنایی با جامعهی زنده و پر تلاش و تكاپو پاسخ می دهد و ایجاب می كند تا افراد با مطالعهی كتابهایی از این نوع به دریافتی روشن و مستدل از حركت اجتماعی در ابعاد مختلف و در حوزه های گوناگون فكری و روحی دست پیدا كنند. در این اثر درخشان هنری به باز نگری و روایت رویدادهای سالهای ۳۲ تا ۵۷ آنسان عمیق نگریسته شده، گویی با افراد زنده ای ورای صفحات كتاب رودروئیم كه در پیرامونمان هرگاه دقیق شویم حضورشان كاملاً برایمان ملموس است.
افراد مبارزی مثل مبارك خیاط طوری برایمان معرفی می شوند كه حضور خالق اثر در بیان روحیاتشان و در سیر روند رویدادها مطلقا احساس نمی شود. این مطلب حاكی از چیره دستی و تبحر نویسنده می باشد كه از كلی گویی و قهرمان پروری با پیشرفته ترین متد هنری در كل اثر آگاهانه پرهیز نموده. مبارزهی مبارك خیاط در متن مناسبات اجتماعی و رفتارهایش در عرصه زندگی خانوادگی آنسان طبیعی و ساده با همهی روحیات مثبت و منفی مبارزان آن دوره ترسیم میشود كه در یافته میشود انسانهای مبارز و مقاوم نیز دارای روحیات و خصال خوب و بد میباشند و قهرمان مطلق مفهومی جز در رویاها نمی تواند وجود داشته باشد.
تئوری علمی نقد هنری به ما می آموزد در یك رمان موفق نمی بایست جامعه به صورت تك صدا معرفی شود. وقتی به عملكردهای افرادی چون باران و مبارك و مهراب و عطا و كندرو می نگریم بهعیان ملاحضه می شود نویسنده در این اثر با حداكثر مراعات موازین هنری به مرزهای نوین و آموزندهای در این عرصه دست یافته. هم چنین دربررسی روحیات مبارزان نسل پیشین كه تجربهی شكست سال ۳۲ را دارند با مبارزان نسل نو مثل نامدار كه آن سالها را تجربه نكرده اند هم اثر كاملا بی عیب و نقص می باشد.
مش نوذر نموداری است از افرادی كه اعتقادات محكم و پا بر جایی دارند ولی ظرفیت و توان مقاومت در عرصه های مبارزهی اجتماعی را ندارند به همین دلیل روحیات متلون و اعمال بعضا متضاد و متناقضی را از خود بروز می دهند كه برای پی بردن به كنه علل روحیات و اعمالشان میبایست به ریشه یابی مسائل در سركوبهای وحشیانهی استبداد شاهی و پیامدهای ویرانگرش در هستی اجتماعی كشور پرداخت . با كمی دقت به پیرامون خود در این شرایط ركود و ایستایی بسیار از این موارد را می توان یافت . كار احمد محمود در بازنمایاندن اینسان چهره ای در یك رمان بینهایت شگرف و عمیق و آموزنده است .
در حكایت رنج و درد و محرومیت مردم در پی كودتای ۲۸ مرداد و استقرار حكومت پلیسی رمان جاندارترین و ملموسترین صحنه ها را به نمایش میگذارد . از دلهره و ترس ، از یاس و دلتنگی و از دلشوره های مردم و امیدشان آنچنان زنده سخن می گوید كه خواننده با غم و حسرت و آرزوهای انسانی قهرمانان داستان به واقع یكی می شود و خود را جزئی از افراد مطروحه در رمان می یابد. در به تصویر كشیدن نقش زنان در جامعه به اوجی دست نیافتنی در یك اثر هنری بر می خوریم. مائده و آفاق با افكار ترقیخواهانه و شخصیت استخوانداری كه دارند همه در این جامعه بوده اند و هستند در كنار كتایون و خاور و بی بی سلطنت و بلقیس با واپس گرایی فكری خاص زنانه اشان .
با تعمق و تاملی به شخصیت مائده و منیژه دریافته می شود جامعه از وضعیت مرد سالاری می رود كه به درآید و زنان نیز همراه و دوشادوش مردان در زندگی اجتماعی حضوری واقعی دارند و می روند تا هردم حضور و وجودشان را بیشتر از قبل تثبیت نمایند كه رمان مدار صفر درجه به زیبایی و روشنی این روند را به تصویر می كشد. عناصر میرنده در یك جامعه ی متحول همواره تا سر حد نهایت مقاومت می نمایند تا مرگ تاریخی خود را به دلیل حفظ امتیازات نا عادلانه ی خود به عقب اندازند. ارتجاع در عرصهی فرهنگ و سوء رفتار مردم از این منظر معنا و مفهوم می یابد. باورها و عملكردهای مش دوشنبه ، بی بی سلطنت و بلقیس در این چارچوب می گنجد بر این اساس و با این تحلیل و برداشت می توان به دریافتی منطقی از اعمال آن چنانی افراد رسید كه تحت تاثیر تبلیغات پوسیده و كهنهی واپس گرایان در طول تاریخ بوده اند و خود نیز به سهم خویشتن ناآگاهانه به باز تولید افكار و معتقدات ما قبل تاریخ می پردازند .
حاج آقا عطار با منزه طلبی ریا كارانه ی خود در حیطه مسائل اخلاقی و فكری و درك درست و هوشمندانه منافع طبقاتی خویش كه همین حقیقت انگیزه واقعی اش در موضعگیری سیاسی و اعتقادی می باشد نمودار گرایش اجتماعی طیف وسیعی از بازاریانی است كه بر مبنای منافع طبقاتی و تاریخی خود كه باسیاستهای شاهی در تعارض بود علیه شاه و دار و دسته اش جبهه گیری می نمایند. یارولی و شهروز در عرصه ای دیگر با الگوهای فكری متفاوت از امثال حاج اقا عطار ولی نهایتا هم سو با وی از منافع شخصی و تجاری خود دفاع می نمایند . در ترسیم شخصیتهای تمامی افراد و علل حركات و مواضع فكری و سیاسی و رویكردهای نظری رمان كاملا با دیدی علمی و جامع به موشكافی مطلب می پردازد. بدون آنكه نه تنها از الگوهای هنری عدول كند بلكه با نوآوری و خلاقیت نویسنده خود این مرزهای هنری در این كتاب شكوفا تر نیز میشود.
به همین خاطر استخوان بندی رئالیسمی كه احمد محمود در این رمان آنرا پی می ریزد بر خلاف آثار چند دهه پیش نویسندگانی كه رئالیسم آنها تك خطی و یك بعدی می بود، چند وجهی و در ابعاد مختلف هنری پی ریزی و شكل گیری شده كه بسی كار پر ارج و ستودنی است ودقیقا حسن كار در اینجاست. ما به همین خاطر با یك رمان خوب و به یاد ماندنی و اثری دلنشین كه سالیان درازی در بین ما خواهد ماند رو بروایم.