- موجودی: موجود
- مدل: 192393 - 68/4
- وزن: 1.00kg
مخزن الوقایع
نویسنده: حسین بن عبدالله سرابی
به کوشش: کریم اصفهانیان , قدرت الله روشنی
ناشر: دانشگاه تهران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 509
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1344 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ با گالینگور صحافی شده
مروری بر کتاب
مصور - اسناد
حاوی اسناد و نامه های تاریخی
شرح ماموریت و مسافرت فرخ خان امین الدوله
فرخ خان امین الدوله از رجال سیاسی قاجار بود که قسمتی از دوره خدمت خویش را در دستگاه عباس میرزا و محمد شاه گذرانید و در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه نیز از رجال دربار گشت. او که بر بسیاری از اتفاقات مملکتی اطلاع یافته بود، میتوانست به سیاست مداران اروپایی توضیحات کافی را ارائه دهد.
کتاب پیش رو شرح ماموریت و مسافرت دو ساله فرخ خان امین الدوله از سال ۱۲۷۲ قمری به نمایندگی از ایران به ممالک اروپایی است که به عقد قرارداد معروف پاریس با انگلستان و چشم پوشی از هرات منجر شد. فرخ خان در این ماموریت میزان تدبیر و کفایت خود را نشان داد و با اینکه قبل از این به سفر اروپا نرفته بود و زبان خارجی نمیدانست، با جرات و جسارت این ماموریت را قبول نمود.
مطالب این کتاب از لحاظ وقوف بر حوادث مهم سیاسی و دیپلماسی ایران اهمیت دارد. ساختار این کتاب از شرح حالی از فرخ خان امین الدوله به قلم معاون الدوله، بحثی در اسناد مربوط به فرخ خان به قلم ایرج افشار، مقدمه ای در قضیه هرات به قلم حسین محبوبی اردکانی، پیشگفتار مصححان و متن سفرنامه در خاک عثمانی، پاریس، بلژیک، لندن، ایتالیا و پروس تشکیل شده است.
این مسافرت منجر به عقد قرارداد معروف پاریس در ۴ مارس ۱۸۵۷ با انگلستان و چشم پوشی از هرات شد. سفر ماموریت تام الاختیار او متعاقب جریانهای مربوط به جنگ ایران و افغانستان بر سر هرات پیش آمد که تفصیل مطلب را مرحوم حسین محبوبی اردکانی به شرح کافی و دقت وافی بیان فرموده است. بنابراین، مطالب مندرج در این کتاب از لحاظ وقوف بر یکی از حوادث مهم سیاسی و دیپلماسی ایران واجد اهمیت است و همیشه یکی از اسناد برای بررسی آن جریان خواهد بود. سفر امین الدوله از ۱۱ ذی قعده ۱۲۷۲ شروع شد و قریب دو سال مدت گرفت.
مقدمه اول کتاب نیز به مباحثی؛ همانند: محاصره هرات در زمان فتحعلی شاه، محاصره هرات در زمان محمد شاه، روابط ایران و افغانستان در زمان ناصرالدین شاه، داستان جنگ جنوب و سفارت ایمن الدوله در زمان ناصرالدین شاه اشاره دارد.
پیش گفتار کتاب در اهمیت کتاب در موضوع مسئله هرات و جدا شدن آن از ایران میپردازد. مولف در این بخش بیان میکند که این سفرنامه هفتمین سفرنامه در دوره قاجار است که به رشته تحریر در آمده است. گزارشی مختصر از مولف کتاب و مطالب کتاب را میتوان در پیش گفتار ملاحظه کرد.
مقدمه مولف کتاب در چند بخش مطالب را در خود دسته بندی کرده است. بخش اول به تجلیل از ناصرالدین شاه میپردازد. بخشهای بعدی مقدمه به چگونگی این مسافرت اشاره میکند؛ همانند: حرکت از تهران، در قزوین ، در زنجان ، دستورالعمل ماموریت،....
مولف قبل از پرداختن به وقایع آنچه که در اروپا گذشت، بخش به نام در خاک عثمانی را بیان میکند. در این بخش نیز به شرح مسافرت در طول مسیر به اروپا را بیان میکند. مباحثی؛ همانند: در قریه دیزج، شتر قربانی تاجر تبریزی، آبگرم حسن قلعه، ورود به ارزروم،....
ایشان به عنوان نمونه وقتی که به شرح وقایع قریه دیزج میرسد، چنین بیان میدارد که: «و سه ساعت بغروب مانده وارد قریه قزل دیزج که اولین منزل خاک عثمانی است(شدند). چادرها و پیشخانه سفارت کبری را در کنار آبادانی زدند.
هنگام ورود، جناب امین الملک صاحب منصبان دولت عثمانی را همراه خود به چادرپوش خود دعوت کرده، قدری مشغول صحبت دوستانه گردیده، پس از صرف قهوه و قلیان و چایی برخاسته به منازل خود متفرق شدند. هنگام قریب به غروب جناب امین الملک حسین پاشای میرمیران و قایم مقام و سایر صاحب منصبان را از برای چایی خوردن به چادرپوش خود دعوت فرمودند، و مشغول صحبتهای مقتضی مجلس گردیدند....»
فصل اول کتاب به ذکر ایامی میپردازد، که این هیئت در استامبول ترکیه اقامت داشته است و مکاتباتی که امین الملک با دولت انگلیس داشته، در این فصل بیان شده است. مباحثی؛ مانند: سفیر بالای دست وزیر خارجه، در حضور صدراعظم، ترتیب شرفیابی به حضور خلیفه، شکوه درگاه خلافت که برای نمونه در این بخش چنین بیان میدارد: «در دم عمارت سلطانی یکصد نفر عسکر و سه نفر سرهنگ با لباس قرمز و خیلی پاکیزه پیشفنگ سلام نظامی دادند. به درب اصل عمارت که رسیدیم دوازده پله بسیار وسیع از سنگ مرمر بالا رفته، داخل اطاق بزرگی شدیم.
دوازده نفر یساول در طرف راست و دوازده نفر در سر پلهها و همچنین شش نفر در داخله اطاق در راست و شش نفر دیگر در چپ با تبرزینهای مطلا در دست، و کلاه بلند پردار در سر، و قباهای ماهوت گلی گلابتون دوز تمام یراق در بر، و شمشیرهای غلاف طلا در کمر، ایستاده بودند.
از آنجا که داخل اطاق بیرونی شدند ایشیک آقاسی باشی با نشان و لباس رسمی با چند نفر استقبال کرده، با کمال احترام بعد از تعظیم به جلوی جناب امین الملک افتادند، از آن اطاق بزرگ گذشته داخل صفه بزرگی شدیم. در آن صفه از غلامان خاص سلطانی با لباس ماهوت آبی صف کشیده و در سر کلاه قرمز گذاشتند...».