- موجودی: موجود
- مدل: 191421 - 53/3
- وزن: 0.20kg
محمود دولت آبادی
نویسنده: امیرحسن چهل تن
ناشر: قصه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 128
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1383 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
چهره های قرن بیستمی ایران
این کتاب می تواند بازخوانی مجمل داستان های محمود دولت آبادی به حساب آید. در این بازخوانی جا به جا توضیحاتی داده ام بر نکاتی انگشت گذاشته ام تا شاید ماده خام یک بررسی مفصل فراهم آمده باشد، من بر نشانه هایی تاکید کرده ام که گمان می کنم در بررسی آثار او اهمیتی ویژه دارد.
فضای اکثر نوشتههای دولتآبادی در روستاهای خراسان رخ میدهد و رنج و مشقت روستاییان شرق ایران را به تصویر میکشد. کلیدر رمانی در ستایش کار و زندگی و طبیعت، رمانی حماسی از شجاعت و مردانگی، که خود دولتآبادی بارها گفتهاست «دیگر گمان نکنم که نیرو و قدرت و دل و دماغم اجازه بدهد که کاری کاملتر از کلیدر بکنم. کلیدر از جهت کمی و کیفی، کاملترین کاری است که من تصور میکردهام که بتوانم و شاید بشود گفت. در برخی جهات از تصور خودم هم زیادتر است.
داستانهای محمود دولتآبادی به مثابۀ منشوری است که از زوایای مختلف قابل بحث و بررسی است. در آثار او رگههایی از اندیشههای رئالیستی، ناتورالیستی، و گاه سورئالیستی دیده میشود.محمود دولتآبادی در داستانهای ادبار، پای گلدستة امامزاده شعیب، بیابانی، سفر، آوسنة بابا سبحان، گاوارهبان، با شبیرو، جای خالی سلوچ، کلیدر، سلوک، روز و شب یوسف از این مؤلفة ناتورالیسم بهره برده است.
رمان جای خالی سلوچ «مرگان پلک بر هم زد. باز همان نگاه! سمج و نافذ. دستهای مرگان به لرزه درآمدند. آب از قدح لبریز شد. کمی آب بر پشت دست سردار ریخت. قدح در دستهای مرگان آشکارا میلرزید. لبخند کندی ریش و سبیل سردار را از هم واکرد. پرندهای در جاذبة نگاه یک افعی، افسون شده بود. چیزی در او میرویید؛ چیزی در او میفسرد. جهانی تازه و هولناک. باد، پیش روی، خیال، چه تندوار...