- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 181640 - 77/3
- وزن: 0.40kg
مجموعه دل و عشق
به کوشش: اصغر منتظر صاحب
تذهیب: علی اصغر زرمهر شیرازی
نقاشی تابلوهای عشق و شمع و پروانه: جواد طهوری
ناشر: خانقاه احمدی شیراز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 145
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1342 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ لبه جلد کتاب زدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
مصور - رنگی
شامل اشعار برگزیده یکصد و شصت تن از عرفا و شعرا به ضمیمه رباعیات شمع و پروانه از شیخ فریدالدین
عطار نیشابوری«منطق الطیر» كتابی است كه عطار در آن داستان پروانگان و رفتن آنها به طرف آتش برای خبر آوردن و سرانجام سوختن پروانه موفق در آتش را به نظم درآورده است. اصل این داستان را هم عطار مستقیماً از حلاج گرفته و در ضمن «بیان وادی فقر و فنا» نقل كرده است. البته عطار تغییراتی هم در جزئیات داده و داستان را تا حدودی با آب و تاب شرح داده است:
یك شبی پروانگان جمع آمدند
در مضیقی طالب شمع آمدند
جمله میگفتن میباید یكی
كو خبر آرد ز مطلوب اندكی
شد یكی پروانه تا قصری ز دور
در فضای قصر یافت از شمع نور
بازگشت و دفتر خود باز كرد
وصف او بر قدرفهم آغاز كرد
عطار، برخلاف حلاج، داستان را با بحث درباره مراتب شناخت،یعنی «علمالحقیقه» و «حقیقه الحقیقه» و «حقالحقیقه» آغاز نكرده است. پروانگان جویای خبرند و یكی از آنها هم میرود و برای ایشان از نور آتش خبر میآورد. عطار آتش را مطلوب خوانده است نه معشوق. او به طور كلی در سراسر این داستان سخنی از عشق یا محبت به میان نیاورده و حتی این الفاظ یا مشتقات آن را هم به كار نبرده است، درست مانند حلاج. پروانگان طالب معرفت حقاند.
باری، در نخستین مرحله، پس از این كه پروانه خبر میآورد، یكی از پروانگان كه داناتر از دیگران است و «ناقد» خوانده شده است این خبر را آگاهی و شناخت حقیقی نمیداند. این پروانه ناقد به دنبال علم ظاهری یا خبر نیست. او خواستار معرفت و یافت است. پس پروانهای دیگر برای این منظور به طرف شمعی كه در قصر است پرواز میكند:
شد یكی دیگر گذشت از نور در
خویش را بر شمع زد از دور در
پر زنان در پرتو مطلوب شد
شمع غالب گشت و او مغلوب شد
بازگشت و او نیز مشتی راز گفت
از وصال شمع شرحی باز گفت
ناقدش گفت این نشان نیست ای عزیز
همچو آن یك كی نشان داری تو نیز؟