- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 185909 - 115/8
- وزن: 0.90kg
مجموعه ای از نقاشی های ایران
ناشر: دفتر مخصوص علیاحضرت شهربانوی ایران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 50
اندازه کتاب: رحلی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1351 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو - نو
مروری بر کتاب
شامل 63 تابلو رنگی تمام گلاسه
در سده دوازدهم و سیزدهم قمری
مکتب نقاشی قاجار، به آثار نقاشی اطلاق میشود که در واقع از دوره زندیه شروع شده، تا دوره قاجار و حتی کمی پساز آنهم ادامه یافته است. این شیوه به عنوان سبکی منسجم و مکتبی متشکل در نقاشی ایران از جایگاه ویژهای برخوردار است که تمامی ویژگیهای موضوعی و کاربردی یک مکتب نقاشی را دارد. این شیوه، بیشتر از تلفیق ویژگیهای هنر نقاشی سنتی ایرانی با عناصر و شیوههایی از نقاشی اروپایی شکل گرفت.
هرچند آثاری نزدیک به این شیوه از دوره صفوی در ایران تاحدی مرسوم بود و «فرنگی سازی» نامیده میشد، اما ابتدا در دوره زندیه و در ادامه آن در دوره قاجار شکل مشخص خود را یافت. رشد و گسترش هنر نقاشی بیشتر مرتبط به دربار بود چرا که شاهان و شاهزادگان و دیگر افراد وابسته به دربار مهمترین سفارش دهندگان آثار هنری بودند. در دوره فتحعلی شاه، «سبک دیوار نگاری» بهگونهای متفاوت با دیوار نگاره هایی پیشین که به خصوص در دوره صفویه و در چهلستون و عالی قاپو مشاهده میشود، شروع شد.
دیوار نگارههایی از آقامحمدخان و فتحعلی شاه قاجار در کرج، در خرابههای کوشکی در نزدیکی مدرسه جدید کشاورزی به خوبی یادآور نقاشی دوره قاجار است.شروع شیوهی نقاشی دوران قاجار را باید در دورههای افشاریه و زندیه جستجو کرد. ولی به واسطه کوتاه بودن این دو دوره و ناآرامیهای گوناگون سیاسی و اجتماعی، آثار چندانی از دورههای افشار و زند برجای نمانده است. از کتب تصویر شده دوران مذکور میتوان به «تاریخ جهانگشای نادری» که با تحریر و خوشنویسی به خط نستعلیق استاد میرزا محمد مهدی استرآبادی همراه است اشاره کرد که البته راقم ۱۴ مجلس نگارگری موجود در این کتاب، نامعلوم است.
از استادان دوره افشاریه میتوان به محمدعلی بیگ، ابدال بیگ، داوود نقاش، محمدرضا هندی و هادی نقاش اشاره داشت. نقاشی دوران زند که خود ادامه دهنده سنت فرنگی سازی، عهد صفوی بود، با مختصر تغییراتی به دوره قاجار انتقال یافت. ازین رو میتوان گفت که مکتب موسوم به «قاجاری» در واقع از دورهی کریمخان آغاز شدهاست. بهگونهای که برخی از صاحبنظران نام مکتب مذکور را «مکتب زند و قاجار» دانستهاند. در زمان فتحعلیشاه شرایط برای تجدید حیات هنر درباری مناسب بود. شاه قاجار، شماری از برجستهترین هنرمندان را در تهران-پایتخت-گرد آورد و آنها را بهکار نقاشی پردههای بزرگ اندازه برای نصب در کاخهای نوساخته گماشت.
ایل قاجار، ترکانی در خدمت صفویان بودند که در اوایل سده سیزدهم هجری قمری با غلبه بر آخرین پادشاه زند یعنی لطفعلی خان زند به قدرت رسیدند. نخستین سالهای فرمانروایی فتحعلیشاه همزمان با جنگهای ناپلئون در اروپا بود و کشمکشی سیاسی میان انگلستان و فرانسه در دربار ایران جریان داشت، که به پیروزی انگلیسیها انجامید -زیرا هدایای گرانبها تری با خود آوردند-فتحعلیشاه نیز ضمن برقراری رابطه سیاسی، درگیر جنگ با روسها شد. هیچگاه پیشاز این چنین تماس نزدیک و مستمری میان ایران و قدرتهای اروپایی برقرار نشده بود. چراکه دیپلماتها و مأموران اروپایی در تهران استقرار یافتند و مسافران خارجی، گروه گروه، سراسر قلمرو ایران را طی میکردند.
ازاینرو بیشتر اطلاعات دست اول ما دربارهی نقاشی این دوره بر اساس گزارشهای گردشگران مذکور استوار است. سبک یا شیوه یا استایل هر دوره بهطور عام، روشی مشترک است که بر اجرای آثار هنری آن مقطع زمانی با اصول واحد و درک مشترک زیبایی شناختی حاکم است. آثار نقاشی، و بهطور کلی آثار هنری دوره قاجار هم از این قاعده مستثنی نیست. از آنجا که جریانهای هنری ایران و کشورهای شرقی را معمولاً به حکومت همان دوره نسبت میدهند، مجموعه آثار خلقشده در دوره قاجار-اعم از معماری، نقاشی، موسیقی، نگارگری، تذهیب و… -را به قاجار نسبت دادهاند و آثار هنری این دوره را «سبک قاجار» نامیدهاند.
در واقع تکوین آثار هنری دوره قاجار براساس میزان درک از زیبایی در آن دوره بودهاست و از آنجا که هنرمند دوره قاجار، بخشی از این زیبایی را با رؤیت و مشاهده آثار اروپاییان درک میکرد، همین امر دلیل تولید برخی آثار به شیوه آنان است. همانطورکه پیشتر هم ذکر شد، این شیوه از دوره صفویه و با نام «فرنگی سازی» در ایران مرسوم شد. ترکیببندی و آرایش آثار دوره قاجار، تأثیرپذیری از هنر نقاشی اروپایی را آشکار میسازد. علم پرسپکتیو، نمودی رنسانسی، بهویژه ایتالیایی، دارد. نقشونگار پارچه در آثار نقاشی از نمونههای قرن هجدهم میلادی فرانسه است، شیوه اجرای همانندسازی با بافتهای طبیعی در آثار دوره مذکور بهوفور دیده میشود که تلاش در بازنمایی مشابه عین خارجی آن دارد.
این بازنمایی در نقاشی از چهره نگاری به اوج ظهور میرسد. همچنین آثار چاپی گوناگون نقاشان اروپایی، تأثیرات گاه زیاد و گاه متفاوتی بر هنرمندان نقاش قاجار برجای نهاد و افزون بر پیامدهای قابلتوجه، در مواردی حتی کژ فهمی هایی را نیز بههمراه داشت. بازنمایی عین خارجی ناسوتی موضوع، تفسیری است که در مرحله نخست در تفکر هنرمند مصداق یافته، و با این برخورد تلاش میشود واقعیت جهان بیرون، جایگزین نقاشی تجریدی در پیوند با شعر و ادبیات شود. در این تلاش، حضور جهان بیرونی بهعنوان موردی نفسانی، در آثار آشکار میشود. بدین ترتیب اثری مستقل از تخیل شاعر و ادبیات به ظهور میرسد.