دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

مجموعه ای از تصاویر ایران ؛ دو جلدی

مجموعه ای از تصاویر ایران ؛ دو جلدی
درحال حاضر موجود نمی باشد

مجموعه ای از تصاویر ایران

عکاس: نیکول فریدنی
گرافیک : مهران صدر
ترجمه انگلیسی : کیوان معتمدی

ناشر: فروغ دانش
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 360
اندازه کتاب: بیاضی گالینگور روکشدار قابدار - سال انتشار: 1381  - دوره چاپ : 1

کمیاب - کیفیت : نو ؛ نوشته تقدیمی دارد

 

مروری بر کتاب 

مصور - رنگی

تمام گلاسه

نیکول تادئوسی فریدنی  زاده ۲۸ دسامبر ۱۹۳۵ – درگذشته ۶ فوریه ۲۰۰۸ ؛ عکاس و طبیعت‌نگار مشهور ارمنی-ایرانی بود. وی پدر عکاسی نوین و سلطان عکاسی طبیعت ایران لقب گرفته‌است.

نیکول فریدنی هستم. در 28 دیماه 1314 در شهرستان شیراز متولد شدم. در دو سالگی به همراه خانواده ام به اصفهان رفتم. دورهٔ دبستان را در مدرسهٔ شاه عباس واقع در جلفا گذراندم. سپس با خانواده به تهران آمدم و یک سال بعد هم به کرمان رفتیم و تا آخر دبیرستان در آنجا ماندم. در 1334، مجددا،ً با بازگشت پدر، به تهران آمدم. مقطع زندگی من در کرمان بسیار مهم است و در سرنوشت شغلی ام نقش تعیین کننده ای داشته زیرا در این دوره بود که اولین بار دوربین به دست گرفتم. پدر من درتشکیلات اصل چهار؛ یعنی، در طرح معروف ترومن شاغل بود و شخصی به نام حسین شریفی هم متصدی عکاسی اصل چهار بود. او گاهی از من می خواست در خشک کردن عکس ها کمکش کنم. در آن چهاردیواری تاریک، تمام عشق و علاقهٔ من به این کار آرام آرام شکل می گرفت.

پس از مدت کمی با اصرار از او خواستم اجازه دهد با دوربین عکاسی کنم. ابتدا مخالفت کرد وگفت: “تو عکاسی بلد نیستی. ” راست می گفت ولی من قول دادم که یاد می گیرم و او هم سرانجام یک دستگاه دوربین فانوسی زایس ایکون با یک حلقه فیلم اورتوکروماتیک گورت در اختیارم گذاشت. من که می خواستم از ابرهای درهم پیچیده در زمینهٔ آسمان آبی عکسی با کنتراست بگیرم روی لنز دوربین فیلتر قرمز گذاشتم. غافل از اینکه فیلم اورتوکروماتیک در مقابل نور قرمز حساسیت ندارد و این ترفند را باید در مورد فیلم پان کروماتیک به کار برد. در نتیجه، کل فیلم ها خراب از آب درآمد.

باری، پدرم، که علاقهٔ مرا به عکاسی می دید، یک دوربین 35 میلیمتری آرگوس برایم خرید و من با خیالی راحت تر مشغول عکاسی شدم. بعداً هم یک نیکون اس ـ 2برایم خرید. سر از پا نمی شناختم. همراه رفقا با دوچرخه در هر موقعیتی که پیش می آمد رکاب زنان فاصلهٔ شش فرسنگی جاده شوسهٔ پر از گرد و خاک و دست انداز کرمان ـ ماهان یا سایر مکان های نزدیک را به عشق عکاسی از آثار موجود و طبیعت طی می کردم و بعد ازظهر خسته و خاک آلود به تاریک خانهٔ کوچکم می رفتم و فیلم ها را ظاهر می کردم. آن تاریک خانه را با خون دل از مقوای کلفت درست کرده بودم و چند تشتک و یک تانک ظهور کوچک و یک دستگاه آگراندیسور هم برایش تهیه کرده بودم.

بعد از مدتی، یک روز به دفتر پدرم درادارهٔ اصل چهار رفتم و عکس رنگی امامزاده دهستان (واقع دراختیار آباد، هجده کیلومتری کرمان) را روی میزش دیدم. گفتم: ((این عکس را من گرفته ام)). گفت: ((نه، این عکس را یک امریکایی گرفته و به من داده که روی میزم بگذارم)). گفتم: ((یقین دارم که این عکس را من گرفته ام. این دوربین من است، از همین زاویه، همین موقع روز، خودم با دوچرخه رفته ام)). بالاخره او کشوی میزش را باز کرد و تمام عکس هایی که من گرفته بودم و چاپ شده بودند را بیرون آورد و به من داد. با ولع آنها را نگاه کردم و به سرعت به خانه رفتم و آنها را به مادرم نشان دادم. روز بعد هم تمام عکس ها را به دبیرستان بردم و به مدیر دبیرستان، آقای مهین، نشان دادم و گفتم: ((اینها را من گرفته ام)). او هم اجازه و دستور داد که آنها را روی پانل زیر ویترین تابلو اعلانات دبیرستان در معرض تماشای شاگردان بگذارم. شادی و احساس اقناع من از دیدن شاگردانی که از سر وکول هم بالامی رفتند تا عکس ها را تماشا کنند توصیف ناپذیر بود اما وقتی به فرآیند چاپ و ظهور رنگی، اسلاید، دارو و سایر مقولات این فن فکر می کردم، درمی یافتم هنوز خیلی فاصله دارم. از چی؟ از چیزهایی که باید بدانم!

بالاخره، در 1334 به تهران آمدیم و من یک راست به مغازهٔ آگفا رفتم. عکس های من در اندازهٔ 40 * 30 به در و دیوار فروشگاه آویخته شده بود. به مرحوم مارتین، که نمایندهٔ آگفا در ایران بود، گفتم: “چه کسی این عکس ها را گرفته؟” گفت:”تو او را نمی شناسی! کارش خیلی خوب و تمیزه! ” گفتم: ” کجاست؟” گفت: ” اینجا نیست.” گفتم: ” آقای مارتین، من پسر فلانی هستم و این عکس ها را من در کرمان گرفته ام، نمونه هایش هم با فیلم پیش خودم است”. گفت: ” میآیی اینجا کارکنی؟”. از آن پس مرتباً با فیلم کداکروم عکاسی می کردم و آنها را برای ظهور با پست به آلمان می فرستادم”))....

نیکول فریدنی طبیعت‌ نگار مشهور ارمنی-ایرانی بود. وی پدر عکاسی نوین و سلطان عکاسی طبیعت ایران لقب گرفته‌ است.نیکول در اسفند ماه سال ۱۳۸۶ دارفانی را وداع گفت .

فهرست 

نیکول فریدنی، سیاه و سفید
نیکول فریدنی، مجموعه ای از تصاویر ایران

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات