- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 169113 - 87/3
- وزن: 1.30kg
مثنوی هفت اورنگ
نویسنده: نورالدین عبدالرحمان جامی
به کوشش : مرتضی مدرس گیلانی
ناشر: گلستان کتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 1050
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1370 - دوره چاپ: 6
کیفیت : نو ؛ لبه عطف کتاب سائیدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
هفت اورنگ یکی از آثار منظوم جامی است که از هفت بخش تشکیل شدهاست. این اثر سرشار از قصهها و داستانهای تعلیمی و تمثیلی است.تعداد کل بیتهای هفت اورنگ جامی حدود ۲۳۶۴۰ بیت است.
هر هفت منظومه ، در قالب مثنوی سروده شدهاند، قالبی مناسب روایت داستانهای حماسی، تاریخی، عاشقانه و اندرزگونه. سه منظومه از این میان، عاشقانههای تمثیلی است، مشتمل بر یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون و سلامان و آبسال. مثنویهای سلسله الذهب، سبحه الابرار و تحفه الاحرار راوی داستانهایی آموزندهاند، و اسکندرنامه یا خردنامه اسکندری منظومهایست حماسی و آموزنده.
نکتهای که دربارهی کتاب مشخص و قطعی است، ریشهی فکری آمیخته با ابیات کتاب است. هفتاورنگ بر اساس اندیشه و اعتقادات «صوفیه» و فرقهی «نقشبندیه» سروده شده است. در زمان حکومت صفویه به دلیل مخالفت با فرقه نقشبندیه، نزدیک بود که تمامی نسخههای هفت اورنگ نابود شوند اما خوشبختانه کتاب سالم ماند و در حال حاضر برخی از نسخههای خطی آن در موزههای کشورهای مختلف نگهداری میشود.
از آنجایی که هفت اورنگ بر اساس اندیشههای صوفیانه نوشته شده است، استعاره و نمادهای عرفانی صوفیان به وفور در ابیات این کتاب آمیخته شده است. اما جامی برای اینکه مخاطب به راحتی با مطلب ارتباط برقرار کند مفاهیم عرفانی را در قالب تمثیل و داستان از زبان انسانها و شخصیتهای حیوانی روایت میکند.
مثنوی سلسله الذهب در مسایل دینی و اخلاقی همراه با قصص گوناگون که به نام سلطان حسین بایقرا سروده شدهاست.سلامان و ابسال که داستانی است عاشقانه و عرفانی از منابع یونانی و پیش از جامی، سیناپور و دیگران آن را تصنیف کردهاند.
تحفه الاحرار مثنوی عرفانی و دینی است به نام خواجه ناصرالدین نقشبندی. سبحه الابرار نیز در تصوف و مسایل اخلاقی همراه با تمثیلات بسیار است.یوسف و زلیخا که بهترین مثنویهای جامی و به نام سلطان حسین است.لیلی و مجنون که روایتی از داستان لیلی و مجنون است.خردنامه اسکندری در حکمت و مسایل فلسفی.
لله الحمد قبل کل کلام
بصفات الجلال والاکرام
حمد او تاج تارک سخن است
صدر هر نامه نو و کهن است
خامه چون تاج نامه آراید
درة التاج نام او شاید
الله الله چه طرفه نامست این
ورد دل حرز جان تمامست این
پنج حرف است بس شگرف این اسم
پیش گنج نهان ذات طلسم
از یدالله چو پنجه اند این پنج
زان گرانمایه گنج گوهر سنج
دیو را گو بمالش تو شتافت
جز بدین پنج پنجه نتوان تافت
از پس این حروف فرخ فال
جلوه گر صد هزار نعمت کمال
خامه آن را چو مردم دیده
جامه مشک رنگ پوشیده
زیر مشکین شعار یک یک حرف
خفته حوران قاصرات الطرف
دو الف زو به راستی دو گواه
کرده روشن به سر وحدت راه
یکی از فتحه فتح باب فتوح
کرده در منظر مروح روح
وان دگر داده از سکون تسکین
دل و جان را به مکمن تمکین
از دو لامش گرفته قوت و قوت
از یکی ملک از آن دگر ملکوت
لام ساکن به ملک اشارت دان
وان دگر زان دگر عبارت دان
ملک فی نفسه بود ساکن
نیست جنبش در او ازو ممکن
جنبشی کافکند بر او سایه
ملکوتش دهد در آن مایه
شکل تشدیدشان که شانه وش است
عظم الله شأنه چه خوش است...
فهرست
سلسلةالذهب
سلامان و ابسال
تحفةالاحرار
سبحةالابرار
یوسف و زلیخا
لیلی و مجنون
خردنامه اسکندری