- موجودی: موجود
- مدل: 196857 - 61/2
- وزن: 0.40kg
متقین
نویسنده: سیدمهدی شجاعی
ناشر: کتاب نیستان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 372
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1386 - دوره چاپ: 13
مروری بر کتاب
دریافتی از خطبه نهج البلاغه
کتاب حاضر برداشتی است از خطبه همام ( متقین ) در نهج البلاغه، که با ادبیاتی فخیم و قلمی توانا نگاشته شده است و لذا از این جهت جنبه تذکری آن قوی است. البته به مناسبت، در هر بخش با استناد به آیات قرآن و روایات و ذکر داستانهایی از سیره ائمه اطهار و بزرگان علم و تقوا، شرح مختصری از فرازهای این خطبه ارائه می کند. با این وجود قوت ادبی آن نقطه ثقل این کتاب است.
شهادت علی (ع) اگرچه مظلومانه است و فرق شکافته او اگرچه جگرسوز ، اما اساس مظلومیت علی، نه در شهادت علی است و نه در فرق شکافته او. مظلومیت علی نه بر پایه سکوت علی استوار است و نه بر مبنای صبر علی ، که صبر و سکوت تنها دو شاخه اند از راز درخت ستبر و تنومند مظلومیت علی.
مظلومیت علی تنها در خانه نشینی و غصب خلافت علی نیست ، که غصب خلافت جلوه ای از تجلیات ظاهری مظلومیت علی است. اگر سر مظلومیت علی منحصر به دوران « صبرت و فی العین قذی و فی الحلق شجی اری تراثی نهبا » بود، بی شک در زمانه «مجتمعین حولی کربیضه الغنم» از حصار مظلومیت در می آمد.
اگر دوران مظلومیت علی محدود به آن بیست و سه سال دردآلود بود ، در آن پنج سال دیگر قاعدتا علی مظلوم نمی بود.
و اگر تنها حیات علی ، حیات مظلومانه بود بی تردید علی هنگام شهادت با مظلومیت وداع کرده بود .
پس چیست ، رمز مظلومیت جاودانه علی؟!...
همّام نامی، از یاران و صحابی امیر عارفان که دست تمنا از دامن امیال دنیوی بریده و چشم توجه بر هواجس نفسانی فرو بسته، به حضور مولا شرفیاب می شود و پنجره آرزوهای خویش را بر خورشید حضرتش می گشاید و دنیای نیازهای عمری نهفته و پرسش های ناگفته را در ظرف جمله ای به پای مبارک حضرتش می ریزد که:
یا اَمیرالْمُوْمِنینَ، صِفْ لی الْمُتَّقینَ حَتّی کَانّی اَنْظُرُ اِلَیْهِمِ
یا امیرالمومنین! تقواپیشگان را به من بنمایان.
مولایمان که عمری است در حسرت سوال بندگانِ در خواب رفته می سوزد و خورشید قلبش در التهاب گشودن روزنی رو به ظلمت دنیاییان لحظه می شمرد و چشمه علمش به دنبال منفذ و بهانه ای برای جاری شدن می گردد و فریاد جگرسوز « سَلونی » اش آتش عطش نیازهای انبیاء سلف و اولیاء خلف را دامن می زند، از پاسخ بدین سوال شانه خالی می کند و پس از تاملی کوتاه همام را به تقوا و نیکوکاری دعوت می نماید و به این آیه از قرآن استناد می فرماید که: « خداوند با تقواپیشگان و نیکوکاران است » و طبیعی است که کویر تشنگی همام با این یک جرعه سیراب نمی شود. او پاسخی به وسعت نیازهای خویش طلب می کند.
ولی علی ـ جان عالمی به فداش ـ باید عمق ظرفیت سائل را بشناسد که می شناسد، بل بشناساند و روزنی در خور طاقت چشمان سائل از نور بگشاید. و همام، علی را ـ سلام الله علیه ـ سوگند می دهد که در بیابان برهوت ابهام، نه تنها تشنه رهایش نکند که سیرابش گرداند.
پس علی زبان به مدح خداوند و ثنای او می گشاید و بر مقتدا و ولی و رهبر خویش پیامبر اکرم درودهای فراوان می فرستد؛ که اگر عمر با برکت پیامبر تا آخرین دم حیات مقدس علی امتداد میافت هرگز علی زبان به سخن نمی گشود و خطبه نمی خواند به احترام معلم؛ همچنان که امام حسن ـ روحی فداه ـ هرگز در زمان پدر بر فراز منبر ننشست و امام حسین ـ سلام الله علیه ـ در زمان امامت برادر سخن نگفت و بزرگ فرزندان این بزرگواران همگی بر این ادب تاسی کردند تا قائم منتظر و هر کدام در زمان امامت شکوهمند خویش هیچ کلام بیاد پیامبر بر زبان جاری نکردند تا بدین سان خود اولین پاسدار مقام ولایت و امامت باشند.