- موجودی: موجود
- مدل: 175851 - 53/5
- وزن: 0.20kg
مایاکوفسکی شاعر
نویسنده: الزا تریوله , ا. و. لوناچارسکی
مترجم: عطاءالله نوریان
ناشر: مینا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 64
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1381 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
«شاعر هیچ راهی ندارد یا باید نوشتن را رها کند یا شعر را به عنوان یک حرفه که به جانکندن نیاز دارد، نگاه کند.» این نظر مایاکوفسکی درباره شعر و نگاهش به شاعر چنین است. ولادیمیر مایاکوفسکی در محیط هنری مدرسه هنرهای زیبای مسکو دوستان تازهای یافت و با فوتوریستها که تازه آغاز به کار کرده بودند، آشنا شد. او در این زمان شروع به سرودن شعر کرد و به تدریج به عنوان چهرهای ممتاز معروف شد.
او معتقد بود، ادبیات باید به زبان توده مردم و در خدمت بیان زندگی و آلام آنها باشد به همین دلیل اصطلاحات عامیانه را وارد شعر کرد که این نوع شعر به شعر ژورنالیستی شهرت یافت. او در میان شاعران سده بیستم روسیه، تنها شاعری است که قطعات اشعار بلند دارد. در اشعار مایاکوفسکی، اثر ناراحتی و اضطراب دائم دیده میشود. غالب آنها شامل فریادهای عصبانی است که شاعر در مقابل تمدن امروزی و فجایع زندگی بشری میکشد.
مکتب فوتوریسم که در سده بیستم به ادبیات و هنر ایتالیا معرفی شد، پس از چندی از مرزهای ایتالیا گذشت. روسیه تنها کشوری بود که موج آوانگارد فوتوریسم را کامل پذیرفت و بخش بزرگی از ادبیات سده بیستم خود را به دست مولفه های فوتوریسم مبتنی بر انقلاب، تکنولوژی، کاربرد اصلاحات مربوط به مظاهر جامعه مدرن و همچنین به چالش کشیدن سنت ها سپرد. ولادیمیر مایاکوفسکی به عنوان شاخص ترین چهره این مکتب الگوی مناسبی برای تطبیق شعر شاعران فوتوریست ایرانی با مولفه های فوتویسم روسی است.
با اینکه خاستگاه فوتوریسم ایتالیا بود و شاعران ایتالیایی در معرفی فوتوریسم به جهان ادبیات و هنر، اساسی ترین نقش را داشتند، این مکتب دوران اوج خود را در روسیه گذراند، به طوری که بزرگ ترین شاعران این مکتب روسی هستند. فوتوریسم روسیه پیش از هر شاعر فوتوریست دیگری به مایاکوفسکی مدیون است. مرد نخست این مکتب با توجه به عمر کوتاه ۳۷ ساله خود خیلی زود به بلوغ شعری و سبک و سیاق مختصص خود دست یافت. سبک او ضد زیباشناختی ستیزه جویانه، ضد احساسات اجتماعی و تاریخی و با تمایلات کمال گرایی هنری و اصالت ادغام شده بود.
مایاکوفکسی از اتخاذ هیچ وسیلهای برای انتشار افکار و آثار خود باک نداشت و حتی در کوچهها قدم میزد و برای مردم شعر میخواند. او شیوه خاص خودش را داشت و هیچ چیز را به هیچ فردی توصیه نمیکرد و چنین مینوشت: «نمیخواهم قواعدی بگویم، قواعدی وجود ندارد. به کسی میگویند، شاعر که خود این قواعد شعری را خلق کند.» برای همین بود که بعضی مواقع در جلسات شعرخوانی با پیراهن زرد پررنگی سالن محل شنوندگان را تبدیل به صحنه تئاتر یا رینگ بوکس ورزشی میکرد.
زبان شاعرانهاش تلگرافی اما کاملا انقلابی بود. در اشعارش؛ فریاد، شکایت، تحریک و اعتراض، گوش آسمان را به خراش میانداخت. او شاعری دقیق با لحن و سخنی لخت و عریان بود و سبک شعرهایش، دکلمهوار است از این رو، آن را به روش پلکانی چاپ میکرد که پس از هر مکث، یک پله پایین میآمد. بسیاری از اشعار مایاکوفسکی از نوع شعر آزاد است اما حتی در این موارد نیز ریتم شعر او، آشکارا ریتم شعر است نه ریتم نثر.
قافیههایش فقط ابتکاری نیست بلکه از نظر معنا شناختی نیز قابل بحث است. مایاکوفسکی بیش از هر شاعر دیگر سده بیستم بر شاعران روس تأثیر گذاشته است. او را بنیانگذار شعر نو در روسیه میدانند و نخستین شاعری است که وزن را در لحن و توافق اصوات معرفی کرد.