دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

مانیفست جمهوری خواهی

مانیفست جمهوری خواهی

نویسنده: اکبر گنجی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 230
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1381 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت :  چاپ دیجیتال

 

مروری بر کتاب 

جمهوریخواهی در برابر مشروطه‌خواهی مدلی برای خروج‌ از بن‌ بست‌ سیاسی

مانیفست جمهوری خواهی ۱ جزوه ای است که در فروردین 1381 توسط اکبر گنجی به هنگام گذراندن دوران محکومیت 6 ساله خویش در زندان اوین نگاشته شده است. این جزوه مشتمل بر یک مقدمه و 6 فصل است که در آن ناکارآمدی جنبش اصلاحات در نظام جمهوری اسلامی و راههای خروج از بن بست توسط جمهوریخواهی به بحث گزارده شده است.

"در حقوق‌ بشر، این‌ است‌ که‌ هر ملتی‌ باید خودش‌ سرنوشت‌ خودش‌ را تعیین‌ کند، یعنی‌ الان‌ خودمان‌ باید سرنوشت‌ خودمان‌ را تعیین‌ کنیم‌. ما حق‌ نداریم‌ سرنوشت‌ اعقابمان‌ را تعیین‌ کنیم‌، اعقاب‌ ما بعداً می‌آیند؛ خودشان‌ سرنوشتی‌ دارند، به‌ دست‌ خودشان‌ باید باشد، نه‌ به‌ دست‌ من‌ و شما".‌ آیت‌ الله خمینی‌، صحیفه‌ امام‌ ، جلد ششم ، ص 32 

‌هر قرنی‌ و هر نسلی‌، در همه‌ حال‌، باید دارای‌ همان‌ آزادی‌ عمل ‌ باشد که‌ قرون‌ و نسلهای‌ قبل‌ از آن‌ داشته‌اند. بی‌اساسی‌ و خودبینی‌ این‌ فکر که‌ کسی‌ بخواهد پس‌ از مرگ‌ نیز حکومت‌ کند، از هر بیدادگری‌ و استبدادی‌ مسخره‌تر و تحمل‌ناپذیر است‌... من‌ از حقوق‌ زندگان‌ دفاع‌ می‌کنم‌ و می‌کوشم‌ تا از منزوی‌ کردن‌، خراب‌ کردن‌، یا تضعیف‌ آنان‌، از سوی‌ قدرت‌ غاصب‌ مردگان‌، جلوگیری‌ کنم‌. اما آقای‌ برک‌ طرفدار قدرت‌ مردگان‌ علیه‌ حقوق‌ و آزادی‌ زندگان‌ است‌... کسانی‌ که‌ این‌ جهان‌ را بدورد گفته‌اند و آنان‌ که‌ هنوز به‌ وجود نیامده‌اند، نسبت‌ به‌ یکدیگر فاصله‌ای‌ عظیمتر از آن‌ دارند که‌ تصور انسان‌ بتواند آن‌ را دریابد.

پس‌، بین‌ آنان‌ چه‌ امکان‌ تعهدی‌ ممکن‌ است‌ وجود داشته‌ باشد. چه‌ قاعده‌ یا اصلی‌ را می‌توان‌ وضع‌ کرد برای‌ آنکه‌ از میان‌ دو موجود خیالی‌، که‌ یکی‌ از حیات‌ محروم‌ شده‌ و دیگری‌ هنوز به‌ گلشن‌ زندگی‌ پای‌ ننهاده‌ است‌، دو موجودی‌ که‌ هرگز نمی‌توانند در این‌ جهان‌ یکدیگر را ملاقات‌ کنند، یکی‌ مجاز باشد تا پایان‌ جهان‌ بر دیگری‌ حکمفرمایی‌ کند... هر چند قوانین‌ به‌ وسیله‌ یک‌ نسل‌ وضع‌ می‌شود و در دست‌ چندین‌ نسل‌ به‌ قدرت‌ اجرایی‌ خود باقی‌ می‌ماند، اما قوت‌ اجرایی‌ آن‌ قوانین‌ ادامه‌ نمی‌یابد مگر با رضامندی‌ زندگان‌. (تامس‌ پین‌)

اگر هر نسلی حق‌ تصمیم‌گیری در مورد چگونگی حاکمیت‌ بر خود را دارد، آنگاه‌ هیچ‌ نسلی موجه‌ نخواهد بود که‌ این‌ حق‌ را از نسل‌های بعد از خود سلب‌ کند. ممکن‌ است‌ نسلی دموکراسی را طرد نماید، یا به‌ دیکتاتوری رضایت‌ دهد اما نسل‌ بعد، از این‌ حق‌ مطلق‌ برخوردار است‌ که‌ چنین‌ تصمیماتی را فسخ‌ نماید. بنابراین‌، در عمل‌، حاکمیت‌ مردمی انتقال‌ناپذیر است‌. (آنتونی آربلاستر)

دیکتاتوریهای بسیار شخص‌ گرایانه‌ در برابر افشاگریهای علنی از سوی خودیهای ناراضی آسیب‌ پذیرند. گزارش‌های "افشاگرانه" شرم‌آور درباره‌ انواع‌ حکومت‌ها، اعم‌ از دموکراتیک‌ و غیردموکراتیک‌، منتشر شده‌اند، اما این‌ گزارش‌ها، به‌ ویژه‌ برای آن‌ نظام‌هایی که‌ به‌ شیوه‌ای اساساً غیرمشروع‌ حکومت‌ میکنند خطرناک‌ هستند. زیرا در این‌ موارد، این‌ تنها نقطه‌ ضعف‌های شخصی یا سوء استفاده‌ رهبر از قدرت‌ نیست‌ که‌ موشکافانه‌ بررسی و افشا میشود بلکه‌ فساد شکل‌ خود حکومت‌ نیز بازگو میگردد... تلاش‌ برای خوشایندتر ساختن‌ این‌ گونه‌ نظام‌ها از طریق‌ " مشروطه‌گرایی " و " اصلاح‌گرایی اجتماعی " به‌ آسانی میتواند توسط‌ خائنی از حلقه‌ درونی که‌ عریان‌ بودن‌ امپراطور را افشا میکند نقش‌ بر آب‌ شود. (مارک‌ تامس)

نهضت‌ اصلاح‌طلبی پس‌ از سالها مبارزه‌ هنوز نتوانسته‌ است‌ به‌ مطالبات‌ اساسی و بر حق‌ خود دست‌ یابد. پیروزی در چند انتخابات‌ مهم‌، در دست‌ گرفتن‌ کنترل‌ قوه‌ مجریه‌ و قوه‌ مقننه‌، تبدیل‌ حاکمیت‌ به‌ حاکمیت‌ دو گانه‌؛ در عمل‌ هیچ‌ دستاوردی نداشته‌ و بن‌ بست‌ ناشی از انسداد سیاسی آنچنان‌ بخش‌ اصلاح‌طلب‌ حاکمیت‌ را فلج‌ و ناکارآمد کرده‌ است‌ که‌ دیگر هیچ‌ امیدی به‌ تحقق‌ مطالبات‌ از طریق‌ اصلاح‌طلبان‌ حاکم‌ نمیتوان‌ داشت‌ و لذا بخش‌ وسیعی از جامعه‌ گرفتار یأس‌، ناامیدی، سرخوردگی و وادادگی شده‌ است. در این‌ شرایط‌، آیا راهی برای برون‌رفت‌ قابل‌ تصور است‌؟ راه‌ برون‌ رفت‌ از بن‌ بست‌ تصلب‌ سیاسی با تداوم‌ حاکمیت‌ دوگانه‌، و کارآمد و مشروطه‌ کردن‌ آن‌ امکان‌پذیر نیست‌، چرا که‌ امانت‌داران‌ و حافظان‌ نظام‌ (محافظه‌کاران‌) خود راه‌ آن‌ را بسته‌اند.

اولاً: کارآمد کردن‌ حاکمیت‌ دوگانه‌، کاری نشدنی است‌، چرا که‌ نزاع‌های فرسایشی، ناکارآمدی پویا، زوال‌ تدریجی و... از جمله‌ خصوصیات‌ حاکمیت‌ دوگانه‌اند. اگر کارآمد نمودن‌ حاکمیت‌ دو گانه‌ به‌ این‌ معنا باشد که‌ بخش‌های مختلف‌ حاکمیت‌ ملزم‌ به‌ رفتار در چارچوب‌ قانون‌ شوند تا دیگر بخش‌ اقتدارگرا از قدرت‌ مطلقه‌ برخوردار نباشد و لذا نتواند به‌ سرکوب‌ مطالبات‌ مردم‌ بپردازد، در صورت‌ تحقق‌ این‌ امر، دیگر حاکمیت‌ دو گانه‌ای باقی نخواهد ماند. ترجیحات‌ و مطالبات‌ مردم‌ نمیتواند مورد پذیرش‌ محافظه‌کاران‌ قرار بگیرد، چرا که‌ ممکن‌ است‌ مردم‌ بگویند ما، شما و قانون اساسیتان‌ را نمیخواهیم‌ و بنا داریم‌ نظامی کاملاً مردم‌سالار بنا نهیم‌. ولی باید افزود که‌ در چارچوب‌ قانون‌ اساسی جمهوری اسلامی، در بهترین‌ شرایط‌ میتوان‌ به‌ حاکمیت‌ دو گانه‌ ناکارآمد دست‌ یافت‌ و در بدترین‌ شرایط‌ یک‌ نظام‌ تماماً اقتدارگرا نصیب‌مان‌ خواهد شد.

ثانیاً بخش‌ اقتدارگرای حاکمیت‌ وقتی ناکارآمد است‌، بخش‌ اصلاح‌طلب‌ نظام‌ را فلج‌ کرده‌ است‌، اگر کارآمد شود، کل‌ جنبش‌ اصلاح‌طلبی را نابود خواهد کرد.

ثالثاً: هر گونه‌ طرح‌ و استراتژیای برای اصلاحات‌، اگر بخواهد موفق‌ باشد، نیازمند همراهی نظری و عملی جریان‌ روشنفکری است‌. استراتژی مشروطه‌خواهی و کارآمد کردن‌ حاکمیت‌ دوگانه‌، نمیتواند جریان‌ روشنفکری را جذب‌ نماید. چرا که‌ مسائل‌ و مشکلات‌ اساسی فرهنگی ـ اجتماعی، اقتصادی را حل‌ نشده‌ باقی میگذارد.

رابعاً: رویکرد مشروطه‌خواهی به‌ دلیل‌ عدم‌ اجابت‌ مطالبات‌ اکثریت‌ جمعیت‌ کشور (نسل‌ جوان‌)، حمایت‌ نسل‌ جوان‌ را به‌ دنبال‌ نخواهد داشت‌. اگر هم‌ بخواهد به‌ مطالبات‌ نسل‌ جوان‌ پاسخ‌ بگوید، از اسلامیتِ جمهوری اسلامی چیزی باقی نخواهد ماند و بدین‌ ترتیب‌ خود زیر آب‌ خود (نظریه‌ مشروطه‌خواهی) را میزند. (توضیح‌ این‌ مدعا در فصل‌ سوم‌ آمده‌ است‌.) لذا تنها گسست‌ از اقتدارگرایی میتواند گذار را ممکن‌ سازد...

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات