- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 191126 - 12/3
- وزن: 0.20kg
ما سه نفر هستیم
نویسنده: داوود غفارزادگان
ناشر: ثالث
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 96
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1391 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
یازده داستان
«ما سه نفر بودیم؛ امیر و فیضی و دادا. و عجیب است که هیچ کاری نتوانستیم بکنیم. جلو چشم ما بردندش و ما برگشتیم به اتاق. ورقهای بازیمان را جمع کردیم و گرفتیم خوابیدیم. تا صبح صدای نفسهامان را شنیدیم و حرفی نزدیم. هوایی که تنفس میکردیم سرد و گزنده بود و زیر پتوها بر سینههامان سنگینی میکرد. تا فردا ظهر به صورت همدیگر نگاه نکردیم و ظهر، امیر بود که گفت ناهار چی بخوریم.
ما جوابش را ندادیم و گذاشتیم فکر کند که به تنهایی باید این خفت را به دوش بکشد. هوا روشن شده بود و ما خوابمان نمیبرد. بیرون، باد تنوره میکشید و پوفههای یخزده برف را میکوبید به شیشه. بخاری نفتش تمام شده بود و ما میلرزیدیم. کسی از ما جرئت بلند شدن نداشت. همه خوار و خفیف بودیم و نمیخواستیم سرهامان را از زیر بالاپوشهامان در بیاوریم. ما ذلت خودمان را توی چشمهای همدیگر میدیدیم و میدیدیم نفسهامان آلوده به ترس است».
بیرون، شب بود و باد و برف...
زن، شب یخ زده را پشت در بویید و خودش را چسباند به مرد. کرد نفس گرم زن را پشت گردنش حس کرد. آهسته گفت:« میلرزی.»باد پوفه های برف را از لای در نیمه باز ریخت تو انبار. زن لرزان گفت:« می ترسم.»مرد از لای در چشم به بیرون دوخت. فکر کرد؛ زن را باید همان جا توی اتاق می گذاشت. گفت:« امشب کار را یکسره میکنم.»
«ما سه نفر هستیم» جایزه بیست سال داستان نویسی را برای نویسنده به ارمغان آورده است.
فهرست
ما سه نفر هستیم
سگ
گودال
آشوب
زخم
چکمه
شهر شهربند
و…