- موجودی: موجود
- مدل: 202483 - 61/4
- وزن: 0.40kg
قلندرنامه خطیب فارسی
نویسنده: حمید زرین کوب
ناشر: توس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 165
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1362 - دوره چاپ: 1
کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
سیرت جمال الدین ساوجی
این کتاب شرح احوال جمال الدین ساوجی است که توسط خطیب فارسی در سال 748 ق سروده شده. درباره خطیب اطلاعات زیادی نمی دانیم جز اینکه اهل فارس بوده و بعد از کسب اندکی علم به تصوف علاقمند میشود و به دنبال یافتن پاسخ سوالات خود رخت سفر می بندد. پاسخ آنها را شیخ محمد بلخی در دمشق به او می گوید و از وی تقاضا می کند احوال جمال الدین را بسراید. این گونه او نیز به قلندران می پیوندد.
این کتاب از لحاظ ادبی ممتاز نیست ولی از حیث معرفی و آداب و رسوم روش قلندریان و قلندران مشهور منحصر است. آداب تراشیدن موی سر و صورت را به جمال الدین ساوی نسبت داده اند. از ویژگی این فرقه فقر، خلوت گزینی، بی توجهی به دنیا و مردم است. حمید زرین کوب این مثنوی 1770 بیتی را از روی تک نسخه محفوظ در کتابخانه سلیمانیه تصحیح کرده است.
منظومهای که اینک متن تصحیح شده آن ارائه میشود، مربوط به قرن هشتم هجری است و نزدیک به 1770 بیت دارد. این مثنوی در باب زندگانی سیدجمال الدین ساوجی مجرد و دیگر پیران معروف قلندر مانند شیخ عثمان رومی، جلال در گزینی، محمد بلخی و ابوبکر اصفهانی میباشد.
سوانح زندگی جمالالدین ساوجی در کتاب قلندرنامه خطیب فارسی افسانه آمیز مینماید و با خطاهای تاریخی بسیار همراه است. بنا بر آنچه منابع بر آن اتفاق دارند، ساوجی پس ازاتمام تحصیلات مقدماتی، به دمشق سفر کرد و احتمالاً بین۶۰۷ تا ۶۲۲ در آنجا به تحصیلعلوم شرعی پرداخت.
از احوال وی جز آنچه خودش در همین مثنوی آورده است اطلاع دیگری در دست نیست. از مطالعۀ کتاب برمیآید که وی اهل شیراز است و در جوانی در همان شهر به تحصیل علم پرداخته و پس از کسب اندک مایهای از علم، به تصوّف روی آورده است. وی پس از سالها، برای آن که پاسخی به سؤالات خود بیابد، در ضمن به زیارت اهل معنی نائل آید؛ از شیراز خارج میشود و در شهرهای مختلف اسلامی به سیر و سیاحت میپردازد، چون به مُلک شام میافتد در شهر دمشق در مقبرۀ زینب(ع) با عدهای از قلندران برخورد میکند.
در میان این قلندران شیخی است محمد نام، از اهل بخارا که سؤالات او را پاسخ میگوید و در ضمن جزوهای بدست او میدهد در باب احوالِ سیّد جمال الّدین ساوی پیر قلندران، و از او میخواهد آن را به نظم آورد. و وی در همانجا نظم این کتاب را آغاز میکند. آغاز این کار بنا به قول خودش در سال ۷۴۸ و پایان آن در روز سهشنبه ۲۲ جمادی الآخره همان سال بوده است و در این هنگام حدود پنجاه و یک سال از عمر وی بسر رسیده بوده است.
مدتی در زاویه شیخ عثمان رومی (متوفی۶۸۴) در کوه قاسیون اقامت گزید. ظاهراً در همین دوره، در دمشق گروه کوچکی از مریدان وفادار را دور خود جمع کرده بود و مانند زاهدی نیمه دیوانه زندگی میکرد. آنگاه زاویه را ترک، و در گورستانی اقامت کرد. مدت زیادی را نیز به ریاضت در قُبه زینب علیهاالسلام گذراند. در این دوره با قلندرمعروفی به نام جلالالدین دَرگزینی آشنا شد که این آشنایی در شخصیت و منش زاهدانه جمالالدین سخت تأثیر گذاشت...