دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

قصد و صدا کن لیکو ؛ دو نمایشنامه

قصد و صدا کن لیکو ؛ دو نمایشنامه

نویسنده: عزت الله مهرآوران
ناشر: نمایش
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 111
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1388 - دوره چاپ: 1

کیفیت : نو ؛ مزین به نوشته و امضای نویسنده


مروری بر کتاب

نمایشنامه «قصد» برگزیده اول مسابقه نمایشنامه‌نویسی در دومین جشنواره بین‌المللی دفاع مقدس است. 

جمیل: چقدر وقت داریم؟ [حسین سخت مشغول بی‌سیم است و متوجه سؤال جمیل نمی‌شود. جمال از دور متوجه رفتن جمیل پیش حسین شده است، به طرف جمیل می‌آید.]
جمال: دلت شور می‌زنه ، هان؟ هنوز وقت داریم ، اگه حوصله‌ات سر رفته ، خب بیا گُل بازی. [سنگ کوچکی را جمال از زمین برمی‌دارد و دمی با آن بازی می‌کند اما جمیل را فکری ربوده است و کمتر حوصله بازی دارد.]
جمیل: نه کاکا ، حوصله‌ام سر نرفته ، می‌خوام ببینم بی‌سیم جواب می‌ده یا نه ، همین!
[جمال شاد و شنگول به طرف حسین می‌رود.]

جمال: حسین! بی‌سیم جواب داد؟ کاکا جمیل جواب می‌خواد بابا!
حسین: نه! اگر دندون رو جیگر بذاری جواب می‌ده ... وقتی نمونده ... [با دلخوشی] تا چند دقیقه دیگه ، حتماَ صداشو می‌شنفی ... بگو انشاء الله ...
جمیل: انشاء الله [جمال یواش یواش در پشت سر جمیل قرار می‌گیرد ، طوری که او متوجه نشود و نمایش هواپیما و ریختن بمب را در می‌آورد.]

جمال: ویژ... بمب [بال در می‌آورد و بازی هواپیما را جلوی جمیل ، بازی می‌کند.]
جمال: وی... ژ... بمب [سپس ادای ابراهیم فرمانده را در می‌آورد.]
جمال: عملیات شروع شد. گروه سرپا ، پاهاتون تو دستاتون، دستاتون تو پاهاتون... حالا پشتک [پشتک می‌زند و با مهارت روی پا می‌ایستد.]
جمال: حالا... آزاد... [از این شوخی همگی می‌خندند. ابراهیم که شاد و خوشحال است، به طرف جمال روی می‌کند.]

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات