- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 181975 - 113/1
- وزن: 0.60kg
قرن پهلوی
نویسنده: مهدی اسکندری خوئینی
ناشر: مولف
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 230
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1335 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو _ نو ؛ با گالینگور صحافی شده ؛ واجد تصویر رضاشاه و محمدرضا شاه ابتدای کتاب
مروری بر کتاب
مصور
یادبود هشتادمین سال تولد اعلیحضرت رضا شاه پهلوی کبیر
رضاشاه (۲۴ اسفند ۱۲۵۶ – ۴ مرداد ۱۳۲۳) که با عنوان رسمی اعلیحضرت همایونی، شاهنشاه خطاب میشد، بنیانگذار دودمان پهلوی بود که از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰، شاه ایران بود. او پیشتر، از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴، وزیر جنگ و از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۴، نخستوزیر ایران بود. رضاشاه که تلاش ناکامی برای جمهوریخواهی کرد، با پایان دوره قاجار به پادشاهی رسید و با اشغال ایران توسط متفقین استعفا داد و پادشاهی را به ولیعهدش محمدرضا پهلوی واگذار کرد.
ایران در دورهٔ پادشاهی رضاشاه شاهد ایجاد نظمی نوین بود. او نهادهای مدرن را در ایران پایهگذاری کرد که از مهمترین آنها راهآهن سراسری، ارتش نوین، دادگستری نوین و دانشگاه تهران است. همزمان او در جهت تضمین قدرت خود، قانون اساسی را نقض کرد و احزاب مستقل را منحل نمود و مصونیّت پارلمانی نمایندگان مجلس شورای ملی را گرفت.
همچنین، او اصلاحاتی اجتماعی را آغاز کرد و خواهان ایرانی بود که از یک سو رها از نفوذ روحانیون مذهبی، دسیسهٔ بیگانگان، شورش عشایر و اختلافات قومی، و از سوی دیگر، دارای مؤسسات آموزشی به سبک اروپا، زنان متجدد و شاغل در بیرون از خانه، ساختار اقتصادی نوین با کارخانههای دولتی، شبکههای ارتباطی، بانکهای سرمایهگذار و فروشگاههای زنجیرهای باشد. او برای رسیدن به هدفش یعنی بازسازی ایران طبق تصویر غرب، دست به مذهبزدایی، برانداختن قبیلهگرایی، گسترش ملیگرایی، توسعهٔ آموزشی و سرمایهداری دولتی زد.
در زمان روی کارآمدن رضاشاه، توسعه اقتصادی اندکی انجام شده بود. بخشهایی چون صنعت و اقتصاد، و سلامت و آموزش در ایران عقبمانده بودند و تنها اقلیت کوچکی باسواد بودند. با وجود این عقب ماندگیها، ایران تشنه تغییر بود. در سالهای ۱۹۲۵ تا ۱۹۴۱ میلادی/ ۱۳۰۴ تا ۱۳۰۹ شمسی شالوده یک برنامه مدرنسازی از بالا پیریزی شد. اصلاحات قضایی، مالیاتهای جدید، و متمرکزسازی باعث شد یک اقتصاد مدرن تر ایجاد شود. این سالها همچنین شاهد آغاز رشد ارتش، اصلاحات آموزشی، سست کردن محدودیتهای اجتماعی بر زنان بود.
رضا شاه بر ارتش مدرن به عنوان رکن مرکزی نظم نوین خود اتکا میکرد. بودجه دفاعی سالانه از ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۱ بیش از پنج برابر شد و قانون سربازی اجباری رضاشاه کل جامعه را فراگرفت. او تلاش خود را به کار بست تا وفاداری ارتشیان به خود را حفظ کند و نخبگان ارتش را بهطور سازمان یافته به حکومت خود پیوند دهد.
بودجهٔ نیروهای نظامی طی سلطنت رضاشاه بهشدت افزایش پیدا کرد و بهطور کلی افسران ارتش نسبت به دیگر کارمندان دولت، از حقوق بیشتری برخوردار بودند. تعداد سربازان ارتش شاهنشاهی تا سال آخر پادشاهی رضاشاه از ۴۰ هزار نفر به ۱۲۷ هزار نفر رسید. شاه برای جلوگیری از شورش بین قوای نظامی، لشکرها را با هنگ و تیپ جایگزین کرد، هر چند هیئت نمایندگی بریتانیا معتقد بود که رژیم رضاشاه تنها با ترور او سقوط میکند، نه با شورش سربازانش.
رضاشاه همکاران وفادارش را از دیویزیون قدیمی قزاق ارتقا میداد و آنها را به ریاست لشکرهای جدید ارتش میگمارد، با هر نشانه ای از عدم وفاداری به سختی مقابله میکرد، و، یک زنجیره فرمان مؤثر از دفتر نظامی درون دربارش از روسای ستاد تا فرماندهان میدانی ایجاد کرد...