دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

قرارداد

قرارداد

نویسنده: پی یر بوالو , توماس نارسه ژاک
مترجم: عباس آگاهی
ناشر: جهان کتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 172
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1394 - دوره چاپ: 1

 

مروری بر کتاب

«لحظات شکار شروع شده است. به طبقه بالا می رود، تفنگ را بر می‌دارد و در محل دیدبانی، جلوی پنجره نیمه‌باز قرار می‌گیرد. در ایوان کسی نیست، ولی صدایی از آشپزخانه به گوش می رسد. ژ خوب گوش تیز می‌کند. یک رادیوی ترانزیستوری روشن است. او فشنگی در خزانه قرار می‌دهد. از حالا به بعد او آمادگی دارد.

وقتی رئیس خودش را نشان دهد قرارداد انجام خواهد گرفت! بالاخره!
پیرمرد فریاد می‌کشد: «از این‌جا بلند شو! یاالله! برو بیرون!»
و ناگهان او ظاهر می‌شود، در حالی که یک سگ گرگی درشت‌هیکل را بیرون می‌راند و سگ پیش روی او می‌پرد و سعی می‌کند صورتش را لیس بزند. ژ مجال تأمل پیدا نمی‌کند. دو بار پی در پی شلیک می‌کند و آن‌جا، آن پایین، دو بار به هدف می‌زند.

مرد، که شوک گلوله او را به عقب رانده است، آرام در طول دیوار فرو می‌افتد و سگ، ناله‌کنان از درد، به پهلو می‌غلتد. صداخفه‌کن انفجارها را جذب کرده است.

ژ لحظه‌ای بی‌حرکت، تفنگ در گودی شانه، باقی می‌ماند... رئیس با یک گلوله در شقیقه کشته شده است ولی سگ فقط جراحت برداشته است. وقتی حیوان خیز برداشته که با صاحبش بازی کند، گلوله به رانش اصابت کرده است. آیا رئیس واقعاً صاحب سگ است؟ آیا کسی از راه نخواهد رسید، یا کسی که در خانه است در را به روی خودش نخواهد بست تا تلفن کند و کمک بطلبد؟... باید رفت و دید...

ژ با رعایت کامل «پروتکل»، تلفن می‌کند. در آن طرف خط، آقای لویی گوشی را بر نمی‌دارد. صدایی ناشناس می‌گوید:
«من در جریانم. خُب؟ تموم شد؟»
«آره، اما یک سگ هم هست. اون مجروح شده.»
«یه دقیقه صبر کنید.»
به زودی صدای آقای لویی به گوش می‌رسد.

«خودتون می‌دونید باید چه‌کار کنید! بهم نگید که احتیاج به راهنمایی من دارید. از شما بعیده!» ژ دودل است. آقای لویی زمزمه می‌کند:
«وضعیت روشنه. کسی وارد ویلا شده تا دستبرد بزنه. اون صاحب ویلا و سگش رو کشته و بعد همه چی رو زیر و رو کرده. می‌فهمید؟ همه کاغذها رو جمع کنید و فلنگ رو ببندید...»
«اما سگ؟»
«اما سگ چی؟ سگ به ما مربوط نیست. ازتون خواهش می‌کنم که دیگه بهم زنگ نزنید!»

این بار لحن صدا فوق‌العاده سرد است. گوشی را با شدت روی دوشاخه گذاشت.
ژ فکر می‌کند: «بهتر بود حرفی نمی‌زدم!»
یک دقیقه‌ای فکر می‌کند. پس از همان ابتدا آقای لویی چنین چیزی را در نظر گرفته بود:
صحنه‌سازی یک دستبرد. چه چیزی از این آسان‌تر! اما حالا این سگ هم هست. گفتن این که «سگ به ما مربوط نیست!» کار ساده‌ای است. ولی بالاخره اگر مقدمات کار درست فراهم شده بود...!
در چنین شرایطی کار کردن امکان‌پذیر نیست. کثیف است. حالا رئیس یک چیزی! اما ژ احساس می‌کند که دارد مبدل به یک راهزن، یک غارتگر می‌شود. کسی که هر چه به دستش می‌رسد را بالا می‌کشد و آخر کار هم یک حیوان بیچاره بی‌دفاع را می‌کشد...»

...«ژ» یک آدمکش حرفه‌ای است. یعنی مردی است که به دنبال یک «قرارداد» و در ازای دریافت دستمزدی کلان، کسی را که به او معرفی می‌کنند از پا در می‌آورد. او در گذشته در سیرک کار می‌کرده و مهارتش در تیراندازی زبانزد همه بوده است.

آقای لویی، با شخصیتی معمایی، او را به خدمت می‌گیرد و روانه مأموریت‌های مختلف می‌کند. تا زمانی که موضوع «قرارداد» آدم‌هایی هرزه و سربار اجتماع‌اند، «ژ» حرفی نمی‌زند. اما از بخت بد، در یکی از این مأموریت‌ها، ضمن از پا در آوردن قربانی، سگ او را هم مجروح می‌سازد.
«ژ» حاضر نمی‌شود به دستور آقای لویی سگ مجروح را به حال خود رها کند. به این ترتیب، از یک طرف می‌ترسد آقای لویی آدمکش‌های دیگری را به جانش بیندازد و از طرف دیگر سگ زخمی ممکن است پلیس را به پناهگاهش بکشاند.

این کتاب در فراسوی حکایت پرکشش و اسرارآمیز خود، رابطه شورانگیزی را به تصویر می‌کشد که بین مردی از همه جا رانده شده و یک سگ به وجود آمده است.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات