- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 186256 - 115/3
- وزن: 0.60kg
فوائد منطقی یا شرح کتاب کبرى منطق
نویسنده: عصام الدین اسفراینی , محمدعلی طبسی اصفهانی
مقدمه و حواشی: سیداحمد روضاتی
ناشر: تحریریان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 190
اندازه کتاب: رقعی گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1344 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
به ضمیمه منظومه کبری
منطق، قانون صحیح اندیشیدن و درست فکر کردن است یعنی قواعد و قوانین منطقی به منزله یک مقیاس و معیار سنجش است که هرگاه بخواهم درباره برخی از موضوعات علمی یا فلسفی تفکر و استدلال نمایم باید استدلالهای خود را با مقیاسهای منطقی ارزیابی کنیم تا به طور اشتباه نتیجه گیری ننمایم، به عنوان مثال منطق برای یک عالم و فیلسوف که از آن استفاده میکند مانند شاقول یا طراز است که بنا برای تنظیم امور ساختمان از آن استفاده میکند. به همین جهت در تعریف منطق گفتهاند: منطق ابزاری است که مراعات کردن و به کارگیری اصول و ضوابط آن ذهن را از اشتباه در تفکر و اندیشه باز میدارد.
قبل از هر چیز لازم است اشاره شود که موضوع هر علم عبارت است از آن چیزی که آن علم در اطراف احوال، خواص و آثار آن بحث میکند. و از آن جا که هر علمی باید یک محور مشخص را مورد بحث قرار داده و درباره مسایل مربوط به آن بحث کند، علم منطق نیز محور معینی برای بحث دارد که از آن در اصطلاح منطقی به «معرِّف وجهت» یاد میشود، یعنی موضوع و محور مباحث علم منطق یا تعریفهاست یا حجت ها و استدلال ها، و به طور کلی منطق دو چیز میخواهد به انسان بیاموزد: یکی راه صحیح و درست تعریف کردن و شناساندن....
محمدعلی طبسی (حدود 1160-1212ق)، ملقب به نورعلیشاه اول، از مشایخ تصوف در سلاسل نعمتاللهی (از جمله سلسله نعمتاللهی سلطانعلیشاهی گنابادی) که از سلاسل معروفیه است.نورعلیشاه دارای آثاری به نظم و نثر است که عبارت¬اند از: تفسیر منظوم بسمله و سوره توحید و قسمتی از سوره ی بقره؛ رساله اصول و فروع، منظومه کبری در منطق، مخزن الاسرار، رساله جامع الاسرار یا حسن و عشق؛ انوار الحکمة هر چند برخی معتقدند که این رساله از معصوم علیشاه است ، ترجمه منظوم خطبة البیان، مثنوی جنات الوصال؛ روضة الشهداء رساله¬ای به نظم در حالات حضرت سید الشهداء علیه السلام، و دیوان اشعار نورعلیشاه که حدود ۴۰۰۰ بیت شعر دارد در سالهای ۱۳۱۶، ۱۳۴۷ ق و ۱۳۵۴ ش چاپ شده و هیچکدام کامل نیست.
سپاس بیقیاس و حمد بیحد
مر آن کنز خفا را باد سرمد
که چون روز ازل زاجبت دم زد
ز خلوتخانه در بیرون قدم زد
پی اظهار حسن آئینه ها ساخت
بهر آئینه عکسی پرتو انداخت
چه حسنش کرد در آئینه خانه
شد از عکسش جهان آئینه خانه
دراین آئینه خانه جلوه گر اوست
ز حسن دلربایان عشوه گر اوست
بسر بنهاده تاج کبریائی
ببر کرده قبای دلربائی
ز خال و خط فکنده دام و دانه
که سازد صید دلها زین بهانه
بدامش از پی دانه زدن گام
بود آزادی از هر دانه و دام
تعالی الله زهی احسان و یاری
که بخشد بستگان را رستگاری