- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 151796 - 69/4
- وزن: 0.50kg
فلیکس یعنی خوشبختی
نویسنده: یوری کورولکف
مترجم: رحیم رئیس نیا
ناشر: چکامه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 431
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1368 - دوره چاپ : 3
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
مصور
زندگی فلیکس دزرژینسکی
سراسر روسیه برای آنکه امپراتور سلامتی خود را بازیابد، دعا می کرد. و این کار را نه به طیب خاطر، بلکه از روی اجبار انجام می داد. درهای کلیساها را در همه جا گشوده بودندو کشیشان شب و روز نیایش می کردند و ورد و دعا می خواندند.
الکساندر سوم که بعد از کشته شدن پدرش، به دست نارود نایاولیایی ها، برتخت سلطنت نشسته بود، در طی چهارده سال امپراتوری نتوانسته بود خودی نشان بدهد.
فلیکس دزرژینسکی در سال ۱۸۷۷ در کشور کنونی روسیه سفید (بلاروس) به دنیا آمد و در سال ۱۹۲۶ با عارضه سکته قلبی از دنیا رفت. بعد از لنین، صمیمی ترین دوست و همفکر فلیکس دیژ رشنسکی, ژوزف استالین بود. مهمترین تخصص فلیکس دیژرشنسکی نه برخورد با تهدیدهای امنیتی شوروی بلکه افکار مالیخولیایی وی بود. او همه فعالان سیاسی و اجتماعی و روشنفکران و نویسندگان و اندیشمندان را به چشم خطراتی بالقوه و کسانی که ممکن است برای نظام کمونیستی دردسرساز شوند می دید و کوچکترین انتقاد یا مخالفتی را نشانه توطئه گری و دشمنی افراد و گروههای مخالف با حکومت تلقی می کرد و به سادگی آنها را متهم به مزدوری و وابستگی به دشمنان خارجی می نمود و با همین اتهام نیز دست به دستگیری و زندان و شکنجه و تبعید و اعدام و ترور و سربه نیست کردن آنها می زد.
سازمان چکا با همین تصورات و دشمن پنداری های موهومی که سرلوحه کار خود قرار داده بود، روزی نبود که خبر از کشف و خنثی سازی یک توطئه و یا دستگیری عوامل و جاسوسان بیگانه و سرکوب ضد انقلاب های داخلی و یا مزدوران خارجی را منتشر نکند. شیوه ای که دزرژینسکی و سازمان چکایش در پیش گرفتند، در زمان حکومت استالین منجر به قتل عام دست کم شش میلیون بی گناه به اتهامات واهی مختلف شد.