- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 116556 - 78/3
- وزن: 0.30kg
فلک ناز و خورشید آفرین و سرو و گل طناز
نویسنده: تسکین شیرازی - سید علی آل داود
ناشر: اسلامیه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 168
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1329
کمیاب - کیفیت : عالی ؛ گوشه کاغذ رویه جلد پاره شده است
مروری بر کتاب
فلک ناز و خورشید آفرین و سرو و گل
چاپ گراوری از روی نسخه خطی
به هر منظوم و منثوری رسیدم کتابی به ز سرو و گل ندیدم
گاهي حماسه، عشق و عرفان با هم جمع مي شوند، يعني در عشق و عرفان مي توان رگه هاي حماسه و دليري ها را ناظر بود و بالعكس در مسير عشق و عرفان دليري و رشادت را شاهد بود آن گونه كه داستان با قصه ي فلكناز و خورشيد آفرين و همراهي آن ها با سرو و گل اگر چه از وجهي غالب، عاشقانه است، ولي آميخته با نوعي عرفان و همراه با حماسه بيان شده است و شاعر شيرازي عرب تبارش كه با سرودن آن و در شهر شيراز به آسايش و آرامش رسيده است احياي ادبيات و زنده نگه داشتن فرهنگ هاي بومي و سنتي بر ما فرض است و نبايد بگذاريم با آمدن سرگرمي هاي جديد آن چه از قديم داشته ايم نابود شوند.
فلک نازنامه شرح سفرها و ماجراهای فلک ناز، شاهزاده یهودی تبار مصری است. از این مثنوی با نام های فلک ناز، داستان فلک ناز، خورشیدآفرین، فلک ناز و خورشیدآفرین، سرو و گل، خورشیدآفرین و گل، فلک ناز و خورشیدآفرین و سرو و گل طناز، و خورشیدآفرین و فلک ناز و سرو و گل طناز یاد شده است.
عــربزاده، من از شهـر قطیفــم ...
پـــدر عبــری و مــادر قطیفـی ...
پدر «مسعود» و «عرنوبه» مـادر ...
چراغ و چشم عمانست «عبری» ...
نبی یعقوب را آنجا وطـن هست ...
ز عبــــر بخـتــم از راه سفـیــــد
بـــه شیـرازم فکنـد از راه کینـــه
اگر گیـرد کس از یـاران سـراغــم
وطن در گوشۀ شاه چراغم
عقد بستن خورشید آفرین و فلک ناز.
چه (چو) روز دیگر آمد شمس زریــن
جـهـان را بست از نـور خـــود آیـیـن
بــرون آمـد ز پــرده آن پـــــری رخ
چه (چو) گل بر گوشۀ سرو تــاج فرخ
طلب فــرمــود آن دم مــاه طـــوران
بــه نـزد خــویشتن اختــرشنــاســان
چــه کردند اختیــار راز گــــــردون
یـکـی روزی مبــارک بــاد میمــون
چــو بودند عاشق و معشـوق راضـی
طلـب کـردنـد، انـدر لحظـه قــاضی
بــزرگـان فـنــا بــا هـم نـشستـنــد
دو مــاه نــازنین را عقـد بــسـتنــد
گل از خورشید شد سرو از فلک ناز
بســاط خـرمــی افکنده شــد بـــاز
این داستان دلکش عاشقانه، زمانی، در مکتبخانه ها خوانده می شده است. و از آن چند روایت منثور و منظوم موجود است. از آن میان، روایت منظوم سروده تسکین شیرازی - ظاهرا در پرتو زبان گفتاری و شیوه مقبول داستان سرایی آن - بیشتر شهرت یافته و چندین بار در هند و ایران به چاپ رسیده است.
تسکین شاعری عرب تبار بوده که پدر و مادرش در بحرین سکونت داشته اند و او به شیراز مهاجرت کرده و در آن شهر اقامت گزیده است. وی، در عصر کریم خان زند می زیسته، و فلک نازنامه را به تشویق میرزا شرف، از بزرگان شیراز، به رشته نظمی سست درآورده است. میرزاشرف، پیش از تسکین، شاعری به نام «ضیایی» را مامور نظم این داستان کرده بود، اما ضیایی این کار را به پایان نبرد.فلک نازنامه، به تقلید از خسرو و شیرین نظامی، در بحر هزج مسدس مقصور (یا محذوف) سروده و ماخذ آن چندبار با عنوان سرو وگل معرفی شده است، از جمله در این بیت:
چو تسکین یافت از غم جان مسکین
از این دفتر تخلص یـافت تسکین