دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

فلسفه هنر هایدگر

فلسفه هنر هایدگر

نویسنده: جولیان یانگ
مترجم: امیر مازیار
ناشر: گام نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 278
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : نو ؛ ابتدای کتاب امضا دارد

 

مروری بر کتاب

روش‌ تبیین‌ حقیقت‌ هنر چیست؟ وقتی‌ هنر بخواهد تعریف‌ شود آیا باید از طریق‌ شناسایی‌ مصادیق‌ هنری‌ به‌ مفهوم‌ عامی‌ از هنر رسید؟ یا باید از طریق‌ مفهوم‌ عام و مشخصی‌ از هنر، مصادیق‌ اثر هنری‌ را در خارج‌ معین‌ کرد؟ هیچ یک‌ از این‌ دو مبنا جداگانه توانایی‌ لازم‌ را برای‌ تبیین‌ هنر در اختیار ندارند.

اگر مصادیق‌ هنر در قالب‌ اثر هنری مبنای‌ تعریف‌ هنر باشد ملاحظه‌ می‌شود فاصله بین‌ آثار هنری‌ آنچنان‌ دور از هم‌ است‌ که‌ نمی‌توان‌ به‌ وجوح‌ مشترکی‌ از آثار هنری‌ دست‌ یافت‌ به گونه‌ای‌ که‌ بتوان‌ آن‌ وجه‌ مشترک‌ میان‌ آثار هنری‌ را ویژگی‌ هنر یا تعریف‌ هنر نامید، به عنوان‌ مثال‌ اگر بگوییم‌ آثار هنری‌ - مثلا در شاخه‌ نقاشی ‌- وجه‌ مشترک شان‌ آن‌ است‌ که‌ دارای‌ زیبایی‌ هستند بلافاصله‌ با نمونه‌هایی‌ از آثار هنری‌ در نقاشی‌ روبرو می‌شویم‌ که‌ در اینکه‌ هنر چیست‌ و هنرمند کیست‌ و نسبت‌ این‌ دو با اثر هنری‌ چیست؟

اگر بخواهیم‌ بر اساس‌ روش‌ پدیدار شناسی‌ به‌ اثر هنری‌ نظر کنیم علی ‌رغم‌ اینکه‌ جا دارد از ملاک‌ اثر هنری‌ بودن‌ یک‌ اثر هنری‌ پرسش‌ کنیم‌ می‌توان‌ با نظر به‌ آثار هنری‌ رایج‌ از قبیل‌ یک‌ قطعه‌ شعر، یک‌ تابلوی‌ نقاشی، یک‌ قطعه‌ موسیقی، یک‌ پرده‌ نمایش، یک‌ مجسمه‌ و... گفت در هر اثر هنری‌ صورتی‌ وجود دارد و سیرتی. صورت‌ اثر هنری‌ همیشه‌ حامل‌ محتوا و پیامی‌ است‌ که‌ این‌ محتوا‌ سیرت‌ اثر هنری‌ را تشکیل‌ می‌دهد. صورت‌ اثر هنری‌ محصول‌ مهارت توام‌ با خلاقیت‌ هنرمند است‌ و سیرت‌ اثر هنری‌ از جنس‌ معرفت‌ و آگاهی‌ است.

منشا این‌ معرفت‌ می‌تواند تجربه‌ حسی‌ یا تفکر عقلانی‌ یا شهود قلبی‌ باشد. در این‌ میان‌ قوه خیال‌ در شکل‌ بخشیدن‌ به‌ صورت‌ و سیرت‌ هنر جایگاه‌ ویژه‌ای‌ دارد. به طوریکه‌ هم‌ می‌تواند در قالب‌ و شکل‌ ظاهری‌ اثر هنری‌ تحول‌ و تاثیر ایجاد کند و هم‌ می‌تواند محتوا و پیام‌ اثر هنری‌ را دگرگون‌ کند اما به نظر می‌رسد نقش‌ اصلی‌ و اساسی‌ قوه خیال‌ در میان‌ هنرمندان‌ بیشتر در ناحیه تاثیرگذاری‌ بر صورت‌ اثر هنری‌ است.

هایدگر دو نوع‌ تعریف‌ برای‌ هنر ذکر می‌کند؛ یکی‌ تعریف‌ رایج‌ و معمول‌ هنر که‌ آن را در اصطلاح‌ هنر ابزاری می‌نامد، و دیگری‌ تعریف‌ غیر ابزاری‌ از هنر به‌ منزله‌ انکشاف‌ حقیقت. او برای‌ تعریف‌ ابزاری‌ هنر، ابتدا می‌کوشد مفهوم‌ ابزار را تحلیل‌ کند و در نهایت‌ به‌ اینجا می‌رسد که‌ ابزار بودن‌ ابزار به‌ این‌ است‌ که‌ در خدمت‌ قرار می‌گیرد، گویی‌ ابزار از خودشان‌ هویتی‌ ندارند و هویتشان‌ بر اساس‌ ارتباط‌ با غیر و به‌ خدمت‌ گرفته شدن‌ تعریف‌ می‌شود.

همان طور که‌ حروف از خود معنای‌ مستقلی‌ ندارند و در ارتباط‌ با غیر است‌ که‌ در جمله‌ معنا می ‌یابند. مثلا حروف‌ بنا بر اینکه‌ در یک‌ جمله‌ چگونه‌ استفاده‌ شود و در خدمت‌ ارتباط‌ دادن‌ چه‌ کلماتی‌ به‌ یکدیگر قرار بگیرد معنای‌ آن‌ تفاوت‌ می‌کند. در تعریف‌ ابزاری‌ هنر نیز هنر از خودش‌ اصالتی‌ و هویتی‌ ندارد بلکه‌ هویتش‌ در پرتو به‌ خدمت‌ گرفته‌ شدن، تعریف‌ می‌شود. در تعریف‌ ابزاری‌ از هنر، هنر بیشتر از جنبه زیبایی ‌شناسی‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد و به‌ اثر هنری‌ از جهت‌ زیبایی‌ شناسی‌ نگاه‌ می‌شود و از آن‌ لذت‌ برده‌ می‌شود.

در واقع‌ هنر به‌ منزله‌ ابزار، نوعی‌ فعالیت‌ فرهنگی‌ محسوب‌ می‌شود. از چنین‌ هنری‌ در موزه‌ها و نمایشگاه های‌ هنری‌ می‌توان‌ سراغ‌ گرفت‌ و دیدن‌ کرد. اما در تعریف‌ غیر ابزاری‌ هنر، هنر و اثر هنری‌ از هنرمندان‌ سرچشمه‌ نمی‌گیرد و از زاویه‌‌ زیبایی ‌شناسی‌ مورد اعتنا و لذت‌ آدمیان‌ قرار نمی‌گیرد و در نهایت‌ به‌ عنوان‌ بخشی‌ از فعالیت‌ فرهنگی‌ محسوب‌ نمی‌شود...

در این کتاب بررسی فلسفه هنر هایدگر صرفا به رساله ی مشهور «منشا اثر هنری»اکتفا نشده بلکه دیگر نوشته ها و یادداشت های فیلسوف خصوصا گفتارهای مربوط به هولدرلین و ملاحظات هایدگر در باب هنرمندان معاصر نظیر کلمه و سزان و نظرات او را جمع به هنر آسیای شرقی مد نظر بوده است.

نویسنده همه ی این آرا را با توجه به کلیت اندیشه ی فلسفی هایدگر و مراحل تحول فکری او تفسیر و تحلیل کرده است. شیوه ی تحلیلی،نثر روشن و دیدگاه جامع نویسنده این اثر را برای درک و فهم بسیاری از مضامین اندیشه ی هایدگر خصوصا فلسفه متاخر او برجسته و ممتاز ساخته است.

اندیشه هایدگر در نیمه دهه 1930 تحت الشعاع بر نهاده ی معروف هگل در باب "مرگ هنر" بوده هایدگر نیز با هگل موافق است که هنر "بزرگ" و نه هنر کوچک از زمان یونان، یا در بهترین صورت، از پایان قرون میانه امری درگذشته است. اگر چه هایدگر بر خلاف هگل معتقد است که هنر بزرگ روزی ممکن است برگردد و معتقد است که به جد باید در طلب چنین بازگشتی بود (بازگشتی که در واقع "نجات" غرب را شکل میبخشد)، اما در این امر با هگل موافق است که عصر حاضر ذاتا "بی هنر" است.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات