- موجودی: موجود
- مدل: 201834 - 52/3
- وزن: 0.30kg
فلسفه سیاسی هانا آرنت
نویسنده: لی بردشا
مترجم: خشایار دیهیمی
ناشر: طرح نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 252
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
در میان کتاب های متعددی که در سال های اخیر به زبان انگلیسی درباره هانا آرنت نوشته شدهاند، این کتاب یک ویژگی ممتاز دارد. اکثر کتابهای دیگر فقط به مرحله اول تکوین عقاید هانا آرنت، خصوصا در کتاب وضع بشری، توجه نشان دادهاند و از تحول عقاید او در مراحل بعدی که در کتاب حیات ذهن به اوج خودش میرسد غافل ماندهاند. این کتاب این چرخش و تحول در عقاید هانا آرنت رادر مرکز توجه قرار داده است و سعی کرده است پیوستگیها را در سیر تحولی عقاید هانا آرنت با روشنی و وضوح باز بنمایاند و در ضمن انتقادهای وارد بر اندیشه او در هر یک از مراحل زندگیاش را مطرح سازد.
این نوشته به کند و کاو در اندیشههای یک متفکر، هانا آرنت، میپردازد. از این جنبه و جهت این نوشته، نوشتهای تفسیری است. اما از جنبه و جهتی دیگر، این نوشته کند و کاوی در فعالیت نظریهپردازی درباره سیاست به طور کلی است، یعنی به رابطه میان نظر و عمل در سیاست میپردازد. بحث درباره آثار هانا آرنت زمینه مناسبی را برای چنین کند و کاوی ایجاد میکند، چون پژوهش درباره رابطه نظر / عمل مضمون مسلط و اصلی در نوشتههای اوست.
طبق شرح و گزارش خود آرنت از تاریخ تفکر سیاسی، با توجّه به اینکه عمل هرگز به عنوان یگانه هدف زندگی سیاسی مدّ نظر قرار نگرفته است، مایه شگفتی است که او چنین محکم و با قدرت از آن دفاع میکند. او بر این اساس چنین محکم و باقدرت از عمل دفاع میکند که عمل همیشه مهمترین فعالیت در زندگی بشر بوده است حتّی اگر انگیزهای برای نظریه نبوده باشد.
نظریهپردازان سیاسی هیچگاه عمل را مقولهای برای تفکر جدّی ندانستهاند، چون ماهیت خود عمل، علل و نتایج آن، چیزی است که از دست نگرش نظری میگریزد. عملْ با هم بودن محضمِ انسانی زندگی انسانی است که در آن مردم خود را بر یکدیگر فاش میسازند. چون انسانها فقط در این باهمادِ معنای بینالاذهانی میتوانند به طور کامل خود را بر دیگران فاش و عیان سازند، چه کس بودن فردی که زندگی و عمل میکند هرگز نمیتواند فقط با کلمات عیان شود.
آرنت این فهم گریزنده از عمل را تحیرآور نمیدانست، و همچنین گمان نمیکرد این امر شگفتی است که کلّ سنّت اندیشه و تفکر غربی نتوانسته است (به نظر او) شرح و گزارش مناسبی از زندگی بشری عرضه کند. او مطابق با آن تمایز اصلی که میان طبیعت بشری و وضع بشری قائل بود چنین اظهار نظر میکرد: این از محالات کاملا شناختهشده فلسفی است که میتوان به تعریفی از بشر رسید.