دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

فقر آموزش در آمریکای لاتین ؛ صدقه و آزار

فقر آموزش در آمریکای لاتین ؛ صدقه و آزار

نویسنده: ایوان ایلیچ
مترجم: هوشنگ وزیری
ناشر: خوارزمی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 141
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته  - سال انتشار: 1353 - دوره چاپ: 2 

کمیاب - کیفیت : درحد نو ~ نو

 

مروری بر کتاب

صدقه و آزار

ایوان ایلیچ یکی از روشنفکران غربی است که در این زمینه صاحب نظریاتی نزدیک به حقیقت است، هر چند که در نهایت طرح پیشنهادی او به عنوان «آموزش فارغ از مدرسه» باز هم نمی‌تواند مورد پذیرش ما باشد. ایوان ایلیچ این نسبت یا رابطه‌ی علی را که فی‌مابین آرمان توسعه‌ی اقتصادی و نظام آموزش مدرسه‌ای و دانشگاهی وجود دارد به‌خوبی شناخته و اصل انتقادات خود را بر آن قرار داده است. او می‌گوید:

برای آنکه مسئله آموزش و مدرسه، تمام اهمیت خود را پیدا کند، باید آن را در کل جامعی که مذهب یا ایدئولوژی حاکم بر جهان امروز است مورد بررسی قرار داد. این مذهب جدید که کشورهای پیشرفته صنعتی قافله‌سالاران آنند و کشورهای عقب‌مانده دیوانه‌وار می‌کوشند تا به هر وسیله شده از سعادت نیل به آن محروم نمانند، آرمان «رشد و توسعه» است.

مشاهده نشان می‌دهد که این آرمان، مورد نظر و خواست تمامی کشورهای بزرگ صنعتی و نیز منتهای آرزوی ممالک پس قافله است. آرمان که پذیرفته شد، دیگر به عهده «علم» است تا راه منحصر به فرد این «رشد و توسعه» را با تکیه بر اصول متعارف و بدیهیاتی که هیچ کس درباره‌ی آنها شک نمی‌کند، تا کوچکترین جزئیات تعیین و تحمیل کند.

انتهای راه رشد و توسعه، مصرف بی‌کران است. مصرف بی‌کران، همان مدینه‌ی فاضله و همان کمال مطلوب بشری است که در دوره‌های «ماقبل علم» به صورت تخیلی «زندگی جاودان» وجود داشت

آموزش و پرورش به مفهومی که امروز می شناسیم؛ در پاسخ به نیازهای جوامع جدید پدید آمد. در جوامع گذشته آموزش و پرورش امری جدا از زندگی نبود اغلب مردم نه در مدرسه بلکه طی مراحل زندگی اجتماعی خود، آموزش می دیدند و پرورش پیدا می کردند. تحولات اجتماعی و علمی در قرون اخیر، به وی ژه پدیده تاریخی انقلاب صنعتی، دگرگونی های همه جانبه ای در شرایط زندگی جوامع بشری بوجود آوردند. از جمله فکر ایجاد و گسترش نهاده ویژه ای برای آموزش همگانی، پرورش های حرفه ای و اجتماعی کردن افراد.

کتاب شامل 10 فصل که هرکدام از سخنرانی‌های ایوان ایلیچ که در زمان‌ها و مکان‌های مختلف ایرادشده است، به‌علاوه‌ی مقدمه و پیش گفتار هست. همان‌طور که ایلیچ در پیش گفتار مطرح می‌کند، در هر فصل ماهیت یک ایقان مورد پرسش قرار می‌گیرد و سعی می‌شود به یکی از فریب‌هایی که در سیستم وجود دارد، و حتی شاید قبول وجودشان نیز مشکل باشد، پرداخته می‌شود.

فصل اول( دعوت به جشن)
در اولین بخش از این کتاب، ایلیچ برای باز کردن مباحث خود از استعاره‌ی جشن استفاده می‌کند. او در این سخنرانی که در میان جمعی از دوستانش صورت گرفت، تلاش کرده است تا به مخاطبان خود بگوید که باوجود نظام‌ها و سیستم‌های موجود در جهان، بااینکه به‌نوعی محدودکننده هستند، باید در نظر داشت که هیچ‌گاه برای تغییر دیر نیست و همچنین الزامی برای زیست به شیوه‌ی گذشتگان وجود ندارد و حتی" زمان حال یکی، گذشته‌ی دیگری است و آینده‌ی کس دیگر".

ایلیچ از ما می‌خواهد این وضعیت بغرنج را درک کنیم و به سمت رهایی جستن از آن حرکت کنیم. ازنظر او باید دست از تلاش برای حل مسائل خود به‌وسیله‌ی انتقال قدرت برداریم و در عوض بکوشیم انسانی باشیم که می‌خواهیم و انسانیت انسان را جشن بگیریم.

فصل دوم(خشونت)
در این بخش ایلیچ سعی در انتقاد از این خصلت آمریکایی‌ها که فکر می‌کنند هرزمان  که لازم است، کسی را پیدا کنند که در آسایششان شریک باشند، دارد و درنهایت موجب می‌شود انسان‌ها را از طریق بمباران مجبور به پذیرش هدایا کنند. و این انتقاد را به‌وسیله‌ی تشریح جنگ ویتنام مطرح می‌کند. او معتقد است که باید با کنار گذاشتن این خصلت، همگی علیه فقر در جهان‌های سوم، متحد شوند.

ازنظر ایلیچ این خصلت آمریکایی‌ها و ناکامی در جنگ‌هایشان در آسیا و غیره، به دلیل "نداشتن درک درست از معیارهای زندگی در مکان‌های مختلف و همچنین متفاوت بودن آن با معیار زندگی آمریکایی، که انبوه مادی است، است."

فصل سوم( خارجی نه، اما بیگانه)
ایلیچ در این بخش به مهاجران پورتوریکویی که به آمریکا آمدند، پرداخته است.در دوره‌های مختلف آمریکا مهاجران متفاوتی را از مکان‌های گوناگون به خود دیده است، اما در این میان بین اکثر آن‌ها، مثل لهستانی‌ها یا سیسیلی‌ها با پورتوریکویی‌ها تفاوت بسیاری وجود داشته است. علی‌رغم اینکه مهاجران پورتوریکویی را همانند مهاجران اروپایی تلقی می‌کنند، ایلیچ معتقد است که پورتوریکویی‌ها به زندگی آمریکایی شباهت بیشتری دارند تا زندگی اروپایی. استدلال او نیز،کردار پورتوریکویی‌ها در آمریکا است.

تعداد بالایی از مهاجران پورتوریکویی بعد از چنگ جهانی دوم به دلیل ارزانی سفر هوایی و اینکه در طول جنگ آمریکا را دیده بودند، شروع به مهاجرت کردند و در نیویورک هم که شروع به بازسازی از محله‌های فقیر از سر گرفته‌شده بود، بدون هیچ تبعیضی، پورتوریکویی‌ها را به ساختمان‌های نوساز منتقل کردند. درواقع مسئله‌ای که ایوان ایلیچ از بحث مهاجرت پورتوریکویی‌ها به نیویورک دارد، بحث تفاوت‌های آن‌ها با جامعه‌ی جدیدشان است و اینکه شاید افراد در پورتوریکو در ظاهر اعتقادات متفاوت داشته باشند، اما این‌ها به دلیل متفاوت بود فضای زندگی آن‌ها در منطقه‌ی خودشان بوده است نو به معنای اختلاف بنیادین نیست. درواقع اینکه افراد این دو جامعه بتوانند به یگانگی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی برسند چیز عجیبی نیست.

فصل چهارم(فصاحت سکوت)
در این فصل ایوان ایلیچ به مسئله‌ی زبان و برقراری ارتباط از این طریق می‌پردازد و این مسئله را در بین پورتوریکویی‌های مهاجرت کرده و بین مبلغان مذهبی موردبررسی قرار می‌دهد.ازنظر او برای ارتباط برقرار کردن با افراد مناطق دیگر با زبان‌های متفاوت، تنها یادگرفتن لغات و دستور زبان آن کافی نیست بلکه باید سکوت آن را نیز آموخت. او می‌گوید مبلغان پس از سال‌ها که از زادگاه خود دور شدند همچنان نتوانستند مکان جدید را به منزلگاه خود تبدیل کنند و در حالی به زبان بومیان آنجا سخن میگویند، نمی‌تواند در برخورد با آن‌ها و انتقال مفاهیم موردنظرشان به‌درستی عمل کنند.

فصل پنجم(روی دیگر ترحم)
ایوان ایلیچ در پنجمین بخش از این کتاب به مخالفت با ایده‌ی فرستادن ده درصد از کشیشان و راهبه های امریکای شمالی و کانادا به امریکای لاتین در طی 10 سال، می‌پردازد. او دلایل مختلفی را بیان می‌کند. از طرفی این کار را باعث مستهلک شدن و از بین رفتن زندگی کشیشان و راهبه هایی که باید در سرزمین مستمندان و غریبه زندگی کنند، می‌داند و از طرف دیگر معتقد است فرستادن این مبلغان و استفاده از انجیل برای کاربردهای ایدئولوژیکی کار غلطی است. او این کار آمریکای شمالی را نوعی آماده‌سازی برای تسخیر آمریکای لاتین می‌داند.ایلیچ برای مقابله از این اتفاق به تأسیس کانونی می‌پردازد که دو هدف اصلی داشت : 1. کم کردن زیان حاصل از این رخداد 2. نفوذ پیدا کردن بین نزدیکان پاپ و تلاش برای منتفی کردن این برنامه.

فصل ششم(مدرسه‌ها مددی نمی‌رسانند)
بحث اصلی این سخن‌رانی، به وجود آوردن طبقه متوسط گسترده در پی افزایش آموزش مدرسه‌ای است. ایلیچ توضیح می‌دهد که چطور آموزش مدرسه‌ای نتایج مورد انتظار را به دنبال ندارد. او معتقد است که این آموزش سبب اختلاف و شکاف عمیق بین توده‌ی روستایی و اقلیت دانش‌آموخته می‌شود.
از طرف دیگر ایلیچ دشواری جدایی آموزش از مدرسه را مطرح می‌کند. یعنی همان‌طور که در طول تاریخ کلیساها کار رستگاری را انجام می‌دهند و یا ارتش وظیفه‌ی محافظت از کشور را داشته است, وظیفه‌ی مدرسه نیز آموزش است و اگر این آموزش از راهی غیر از مدرسه کسب شود, نامشروع و تأیید نشده، است.

از دیگر جنبه‌هایی که مدنظر نویسنده در این بخش است، تناسب میان هزینه‌ی تحصیل و درامد افراد، بودجه‌ای که دولت به آموزش تخصص می‌دهد و تعداد افرادی که به تحصیل می‌پردازند، است. به‌عنوان‌مثال درجایی که فقط یک درصد جمعیت می‌تواند از دانشگاه فارغ‌التحصیل شود، 18 درصد بودجه‌ی دولت صرف آموزش می‌شود.او در آخر می‌گوید که اگر همین روند در مدارس ادامه پیدا کند و این شکاف وجود داشته باشد درنهایت به خشونت و فاشیسم ختم می‌شود و افراد بر اساس نمراتی که از مدرسه‌ها گرفته‌اند تقسیم‌بندی می‌شوند....

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات