- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 164473 - 93/5
- وزن: 0.30kg
فریدونیان و ضحاکیان و مردمیان
نویسنده: جواد جوادی , علی حصوری
ناشر: مولف
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 156
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1370 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
به ضمیمه کتاب اسطوره چیست
نام بهمن در اوستا نیامده و این نخستین باری است که ریشه افسانههای ایرانی از اوستا جدا و با تاریخ هخامنشی آمیخته میشود. در بندهش آمده که در هزاره چهارم چون پادشاهی به وهومن سپند داتان (بهمن پسر اسفندیار) رسید ایران ویران بود و ایرانیان با یکدیگر به جنگ و ستیز برخاسته بودند واز تخمهی پادشاهی کسی باقی نمانده بود. از این روی همای، دخت بهمن به پادشاهی نشست، در این کتاب دورهی سلطنت بهمن 112سال آمده است. در زند و هومن یسنا نام بهمن، اردشیر نوشته شده است.
به روایت فردوسی، در جنگ اسفندیار با رستم دو تن از پسران اسفندیار یعنی مهرنوش و وش آذر نیز کشته شدند و بهمن بماند. اسفندیار پیش از مرگ او را به رستم سپرد تا وی را رسم شاهی بیاموزد و چون چندی برآمد، گشتاسب نبیرهی خویش را از رستم بخواست و به شاهی نشاند و او را اردشیر خواند. نخستین کار بهمن داد خواستن از دودمان رستم بود. پس به سیستان رفت و زال را که به پوزش آمده بود، به بند کشید. آنگاه فرامرز پسر رستم با سپاهی بزرگ از بست بیامد و جنگی سخت در گرفت. سپاهیان فرامرز کشته شدند و او خود زخمهای فراوان برداشت و اسیر شد و سرانجام به فرمان بهمن بردار شد و به تیرباران کشته شد.
رستم در این میان به حیله برادرش شغاد در چاهی افتاد و درگذشت . پشوتن پسر گشتاسب و وزیر بهمن از نفرین رودابه زن رستم ترسید و بهمن را بر آن داشت که بر زال ببخشاید و همه خاندان رستم را به جای خود باز فرستد، بهمن نیز چنین کرد و به ایران بازگشت. بهمن را پسری بنام ساسان و دختری بنام همای ملقب بهچهرزاد بود; چهرزاد سخت نیکوروی بود و پدر عاشق دخترش شد و با او نزدیکی کرد:
پدر در پذیرفتش از نیکوی
بدان دین که خوانی و را پهلوی