- موجودی: موجود
- مدل: 197619 - 55/1
- وزن: 0.30kg
فروغی دیگر
نویسنده: ضیاءالدین ترابی
ناشر: مینا - دنیای نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 234
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1376 _ 1375 - دوره چاپ: 2 _ 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
نگاهی تازه به شعرهای فروغ فرخزاد
اگر در جستجوی چند شخصیت تاثیرگذار و جریانساز شعر نوی ایران باشیم، قطعا در کنار نام نیما یوشیج، اخوان ثالث، سهراب سپهری و احمد شاملو نام جاودانه فروغ فرخزاد به عنوان نماینده زنانه شعر متعالی معاصر میدرخشد. تعالیای که در دو مجموعه آخر او رقم خورد و منجر به ماندگاری و جاودانگیاش در شعر معاصر شد.
از فروغ فرخزاد به غیر از اشعار جاودانش، نظریات و اظهارنظرهای نسبتا گستردهای پیرامون شعر نو باقی مانده که دانستن آنها نهتنها به شناخت روند تعالی شعر او کمک میکند، بلکه برای راهیان مسیر شعر نو، چراغی روشن وروشنگر خواهد بود.فروغ فرخزاد معتقد است جریان شعر معاصر -برخلاف جریانهای شعری سنتی آن سالها- به دور از هرگونه فاضلنمایی و تظاهر است. به عبارت دیگر او شعر را در لحظههای معمولی و نزدیک به واقعیت دنیای اطراف خود میجوید و به همین دلیل از به کار بردن لحن طبیعی کلام، استفاده از محتوا و کلمات تازه و ... ابایی ندارد. او شعر را چیزی فراتر از عاشقانگی مطلق، ژستهای اجتماعی یا فلسفی میداند و آن را جدا از اینگونه تقسیمبندیهای ظاهری جستجو میکند. شعر او در آن سالها کم کم از این مراحل گذشته، عصیان خود را کرده و منتظر تولدی دیگر است. تولد شعری که به قول احمد شاملو، زندگیست، و در خیابانهای شهر به دنبال وزن و قافیه مناسب خود میگردد. یا نه، حتی شاید بهتر بگویم وزن و قافیهاند که به دنبال او میگردند.
فروغ در خصوص قالبهای کلاسیک نظر متعادلی دارد. او معتقد است محتواست که میتواند قالب را تعیین کند و البته مسلما حرفها و محتوای کهنه برخی اشعار با رفتن به قالب نیمایی نیز نمیتواند تازه شود. همچنین عقیده دارد که روحیه زندگی معاصر با قالبهای کلاسیک هماهنگ نیست. بنابراین بر تطابق محتوا و قالب تاکید میکند. البته خود فروغ نیز معترف است که انسان گاه ناچار میشود برای بیان بعضی حسهای مهجورش به زمانهای مهجورتری پناه ببرد.
فروغ فرخزاد در پانزدهم دیماه 1313 شمسی در تهران متولد شد. دوران کودکی و نوجوانیش در محیط خانه و خانواده ای متوسط سپری شد.
پس از اتمام دوره ابتدایی به دبیرستان خسرو خاور رفت و سه سال اول دبیرستان را در آنجا درس خواند و پس از پایان کلاس سوم دبیرستان به هنرستان بانوان رفت و به یادگیری خیاطی و نقاشی پرداخت. خیلی زود ازدواج کرد و خیلی زود از همسرش جدا شد. حاصل این ازدواج پسری بود بنام «کامیار» که مادر را از دیدارش محروم کردند.
در سیزده یا چهارده سالگی شعر گفتن را با غزل آغاز کرد ولی...