- موجودی: موجود
- مدل: 172626 - 63/1
- وزن: 0.20kg
فروغ و سهراب
ناشر: کاکتوس
با صدای: آرش نیلگون
سال انتشار: 1387
مروری بر کتاب
اشعاری از منظومه های سهراب سپهری و فروغ فرخزاد
بین شاعران معاصر ما صدای فروغ و سهراب به هم نزدیک است . سهراب بهترین شعر های خود را در اواخر عمر فروغ و بعد از او سرود و محتملا این سهراب بود که زبان روان و لحن صمیمی را از فروغ آموخته بود .
این هر دو شاعر احترام خاصی برای یکدیگر قائل بودند . سهراب در شعر های خود به فروغ اشاراتی دارد . در « ندای آغاز » می گوید :
چیز هایی هم هست ، لحظه هایی پر اوج
( مثلا شاعره یی را دیدم
آن چنان محو تماشای فضا بود که در چشمانش
آسمان تخم گذاشت ...)که شاید اشاره یی به این سطور « تولدی دیگر » باشد :
( و پرستو ها در گودی انگشتان جوهریم تخم خواهند گذاشت )
سهراب در شعر مستقلی موسوم به « دوست » عواطف و احساسات خود را در مورد فروغ بیان کرده است.
( بزرگ بود
و از اهالی امروز بود
و با تمام افق های باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید
و رفت تا لب هیچ
و پشت حوصله نور ها دراز کشید
و هیچ فکر نکرد
که ما میان پریشانی تلفظ در ها
برای خوردن یک سیب
چقدر تنها ماندیم ...)
« هیچ » را که در « و رفت تا لب هیچ » و چند جای دیگر هم آورده است در حقیقت از فروغ گرفته است :
( ما بر زمینی هرزه روئیدیم
ما بر زمینی هرزه می باریم
ما « هیچ » را در راه ها دیدیم
بر اسب زرد بالدار خویش
چون پادشاهی راه می پیمود ...)
« در آب های سبز تابستان »
هیچ را خود فروغ در گیومه قرار داده است و زمین هرزه یاد آور waste land الوت است که تحت عنوان « سرزمین هرز » به فارسی ترجمه شده بود . فروغ هم نبوغ سهراب را کشف کرده بود . یک جا در مصاحبه ای درباره او می گوید : « سپهری از بخش آخر کتاب (( آوار آفتاب )) شروع می شود و به شکل خیلی تازه و مسحور کننده یی هم شروع می شود و همین طور ادامه دارد و پیش می رود . سپهری با همه فرق دارد . دنیای فکری و حسی او برای من جالبترین دنیاهاست .
او از شهر و زمان و مردم خاصی صحبت نمی کند . او از انسان و زندگی حرف می زند و به همین دلیل وسیع است . در زمینه وزن راه خودش را پیدا کرده . اگر تمام نیروهایش را فقط صرف شعر می کرد ، آن وقت می دیددید که به کجا خواهد رسید .»
متاسفانه فروغ در بهمن ماه ۱۳۴۶ در گذشت و ادامه اعتلای شعری سپهری را ندید . حجم سبز در ۱۳۴۶ چاپ شد ، اما صدای پای آب و مسافر به ترتیب در ۱۳۴۴ و بهار ۱۳۴۵ چاپ شده بودند .