- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 51844 - 63/3
- وزن: 1.00kg
- UPC: 165
فرماندهی خداوند جنگ سپهبد فردوسی
نویسنده: احمد بهارمست
ناشر: خیام
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 306
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1313 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت :
مروری بر کتاب
مصور - نقاشی های سیاه و سفید و رنگی
جلد اول : بررسی ویژگی های شخصیتی فردوسی از روی شاهنامه
بزرگان و با دانش آزادگان نبشتند یکسر سخن رایگان
گفتیم که فردوسی در سرودن شاهنامه پاسخگوی یک نیاز ملی است . این نیاز ، اگر در عامه مردم به صورت کم و بیش ناآگاه وجود داشته ، در طبقه دهقان حالت زنده و فعال و آگاهانه داشته است . هم اینان بودند که نمی گذاشتند آتش ملیت و قومیت در اجاق ایران بمیرد . قومیت در آن زمان به مفهوم احساس برتری نسبت به بیگانگان حاکم بود . عامه مردم البته در گرفتاریهای روزانه خود غرفه بودند و تنها یک طبقه مرفه و روشن بین می توانستند عیبهای حکومت ترک و تازی را ببینند ، و در پرتو همین بینایی , حسرت تجدید عظمت ایران را در دل بپرورانند .
گرچه فردوسی در سرودن شاهنامه پای بند به متن خداینامه و داستانها بوده ، لیکن روح زمان ، به خوبی در آثار او منعکس است . در نامه یزدگرد به مرزبانان طوس ، و نامه رستم فرخ زاد به برادرش و به سعد وقاص ، خلاصه و چیکده عقیده مردم عصر فردوسی نسبت به تازیان و حتی ترک ها نموده می شود .
فردوسی در مقدمه کتاب خود ، فراهم آورنده دفتر باستانی را ( یک پهلوان دهقان نژاد ) می خواند که ( دلیر و بزرگ و خردمند و راد ) بوده . نسخه ای از این دفتر در شهر او بوده است ، در نزد دوستی مهربان که او آن را به او می دهد ، و وی را به سرودن آن تشویق می کند . شخص دیگری نیز که در این امر مشوق و پشتیبان فردوسی قرار می گیرد ، جوانی است از ( گوهر پهلوان ) . او نیز ( خردمند و بیدار و روشن روان ) است . اینان کسانی بوده اند که به علل نژادی و خانوادگی یا عقیدتی ، خواستار احیاء حماسه ملی ایران بوده اند .آزاده در شاهنامه ، مرادف با صفت ایرانی است ، که در برابر بیگانگان که نا آزاده هستند قرار می گیرد . آزاده ، در ایران دوره فردوسی ، به معنای ایرانی اصیل است که وابستگی معنوی با ایران باستان دارد ، و البته از آزاد اندیشی و روشن بینی و جوانمردی نیز بهره مند است ...
سرتیپ احمد بهارمست متولد 1286 در تهران متولد شد. وی در سال 1310 فارغالتحصیل از دانشکده افسری در صنف پیاده رتبهی اول ارتش ارتقا سمت یافت وی، پس از ورود به ارتش و گذراندن دورههای آموزشی در ایران و آمریکا در سال 1330 با درجهی سرتیپی به فرماندهی لشکر رضائیهی تهران منصوب گردید و مدتی نیز فرماندهی لشکر خوزستان را در دوره مصدق بر عهده داشت با این همه خدمت کردن وی چون نتوانست به درجات بالاتر ارتقا پیدا کند و به ناچار از تصدی خدمت در ارتش بازنشسته شد و به وکالت در دادگاههای نظامی دادگستری انجام وظیفه نمود