- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 144601 - 92/8
- وزن: 0.30kg
- JAN: keynaz
فردریک نیچه
نویسنده: آندره کرسون
مترجم: کاظم عمادی
ناشر: صفی علیشاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 100
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1330 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو
مروری بر کتاب
فلاسفه بزرگ
فردریش ویلهلم نیچه (۱۹۰۰-۱۸۴۴) فیلسوف، فیلولوژیست کلاسیک، شاعر و آهنگساز آلمانی است. او در ۱۵ اکتبر در لایپزیک به دنیا آمد و پدرش معلم چند تن از اعضای خاندان سلطنت بود و چون در روز تولد فردریش ویلهلم چهارم پادشاه وقت پروس به دنیا آمد، پدرش او را فردریش ویلهلم نام گذاشت.
پدر او کشیش بود و در ۵ سالگی پدرش فوت کرد و او به همراه مادر، خواهر، مادر بزرگ و عمههایش در محیطی مذهبی و زنانه بزرگ شد.نیچه رغبت چندانی به زنان نداشت و به زنانی مثل لو سالومه و کازیما واگنر ابراز علاقه کرد که البته خیانت لو سالومه و دوستش پل ری به او که همراه وی در یک خانه زندگی میکردند و روزی او را تنها گذاشتند و از آنجا رفتند، ضربه شدیدی به او زد.
او که در رشته الهیات تحصیل میکرد در سال ۱۸۶۵ با از دست دادن ایمانش تحصیل در الهیات را رها کرد و به لایپزیس رفت تا به تحصیل فلسفه و فیلولوژی بپردازد. در ۲۳ سالگی به خدمت برای جنگ فرانسه و پروس فراخوانده شد و در سرباز خانه به عنوان یک سوارکار ماهر شناخته میشد اما به دلیل جراحت خیلی زود از خدمت برکنار شد.
در ۲۴ سالگی از دانشگاه بازل سوئیس به او کرسی استادی فیلولوژی کلاسیک پیشنهاد شد و به تدریس در این دانشگاه پرداخت در حالیکه هنوز تحصیلش را به پایان نرسانده بود. او در همین زمان از دانشگاه لایپزیک دکتری افتخاری دریافت کرد. نیچه در سال ۱۸۶۹ تابعیت پروسی خود را ملغی کرد و تا پایان عمرش بیسرزمین ماند اما بیشتر عمر را در سوئیس و ایتالیا گذراند.
نیچه در سال ۱۸۸۹ دچار فروپاشی ذهنی شد و به دلیل سردردهای شدیدش از کرسی استادی دانشگاه استعفا کرد و نهایتا در ۲۵ آگوست ۱۹۹۰ به دلیل سرطان مغزی از دنیا رفت.از آثار مهم نیچه میتوان "چنین گفت زرتشت"، "فراسوی نیک و بد"، "غروب بتان"، "اینک انسان"، "تبار شناسی اخلاق"، "انسانی، زیادی انسانی" و "حکم شادان" را نام برد.
برای نیچه فلسفه ‹‹معنوی ترین خواست قدرت›› است. آنچه باید اندیشه های فلسفی درباره معنای زندگی را هدایت کند نه حقیقت بل ‹‹قدرت››، یعنی سرشاری آفرینشگر زندگی است. درک ‹‹زندگی›› به عنوان ‹‹خواست قدرت›› انگشت نماترین جنبه اندیشه نیچه است.
اراده یا خواست (Der Wille) که نیچه از آن سخن می گوید با وجود شباهت هایی که به ‹‹اراده›› فلسفه شوپنهاور و ‹‹جان›› (Geist) هگلی دارد، اما به طور کلی این واژه در فلسفه نیچه معنایی ویژه بخود می گیرد.