- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 134795 - 110/3
- وزن: 0.60kg
- UPC: 200
فتنه
نویسنده: علی دشتی
ناشر: جاویدان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 333
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1340 - دوره چاپ: 6
کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ لبه بالایی جلد کتاب رد سائیدگی دارد و عطف کتاب چسب خوردگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
یازده داستان
علی دشتی در تجزیه و تحلیل روحیه زنان قدرت و مهارت دارد و توانسته است با قلم سحار خود در فتنه با دقت و ظرافتی هر چه بیشتر نهفته های روانی و احساسات و تمایلات باطنی آنها را در قلب الفاظ و کنایاتی تحلیل و توصیف کند .
دشتی با فتنه به اوج شهرت رسید ....
آن شب برای این که ماهتاب زیبای شمیران را تماشا کنیم قرار گذاشتیم دیگر دست به ورق نزده و صحبت کنیم.
از بالای این صفهای که دور هم جمع شده بودیم قسمت اعظم شمیران، با باغهای تیره و مزارع زر افشان پیدا بود. جادههای مارپیچ و تپههای خشک و ماهورهای تیره، منظره را از یکنواختی بیرون آورده چشمانداز بدیع و قشنگی آراسته بود. چراغهای تهران از دور مثل رشتهی مروارید یا دانههای الماسی که در گیسوی فراوان خانمی بدرخشید متلالاء بود.
میان حضار راجع به زن و مرد مشاجرهای در گرفته بود و بانوی میزبان که میدانست اختلاف عقیده و حتی تفاوت سلیقه در میان مردم این شهر غالباً منجر به نزاع میشود زیرا دو طرف بیاغماض و از حد اعتدال خارج میشوند را به سکوت دعوت کرده گفت:
پریروز که من آقای فرامرز را به شام دعوت کردم از ایشان قول گرفتم تفصیل معاشقهی هرمز را برای ما نقل کند.
فرامرز نه تنها به واسطهی حافظهی خوب همیشه مطالب گفتنی داشت بلکه به واسطهی وسعت دامنه معاشرتش با طبقهی خوشگذران، آدم خوش صحبت و مجلس آرا و مرد بزم بود. علاوه بر این رفیق دمخور هرمز بود و از زندگانی او اطلاع کامل داشت.
چشمهای پر از تقاضا و تجسس به سوی وی منعطف شد ولی ضمناً یکی از خانمها با خندهی تمسخرآمیزی گفت «عشق هرمز هم از چیزهای شنیدنی است» خانم دیگری رندانه گفت «چه اهمیت دارد، ممکن است آن را جزو عجایب سبعهی عالم قدیر درآورد و از همین جهت هم حکایت آقای فرامرز بیشتر شنیدنی خواهد بود.»
فهرست
فتنه
ماجرای آنشب
دونامه
دفتر ششم
مرگ مادر
آخرین ملجا
سکوت و نگاه تو
اعصاب مریض
آخرین نامه
چشمان او
نامه یک زن