- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 176786 - 106/2
- وزن: 0.50kg
فاوست
نویسنده: یوهان ولفگانگ فون گوته
مترجم: اسدالله مبشری
ناشر: توس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 408
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1355 - دورره: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ برخی سطور حدود 10 صفحه کتاب با مداد علامت گذاری شده
مروری بر کتاب
ترجمه قسمت اول
یوهان ولفگانگ فون گوته ؛ شاعر، ادیب، نویسنده، نقاش، محقق، انسانشناس، فیلسوف و سیاستمدار آلمانی بود. او یکی از کلیدهای اصلی ادبیات آلمانی و جنبش وایمار کلاسیک و همچنین رمانتیسیسم به شمار میرود. وی یکی از مردان بزرگ فرهنگی قرون ۱۸ و ۱۹ اروپا و یکی از افراد برجسته ادبیات جهان محسوب میشود. گوته در آلمان، شکسپیر در انگلستان، ویکتور هوگو در فرانسه و دانته در ایتالیا را چهار رکن ادبیات اروپا میدانند.
درام فاوست یکی از زیباترین داستان های سده ی 18و از بیاد موندنی ترین درام های تاریخ ادبیات به شمار میاد.حتما توصیه می کنم یه بارهم که شده اونو بخونید و از ظرافت و قدرت بی نظیر شاعر و نویسنده ی غیرقابل تکرار آلمانی ولفگاگ فون گوته که به موقع با اشعار خودش لطافت خاصی به داستان می بخشه لذت ببرید.
بخش نخست فاوست مثل کتاب ابوب«در عهد عتیق عشق»با پیش درآمدی که صحنه اش بهشت است افتتاح می شود.در این جا خدا فاوست را در معرض وسوسه های مفیستوفلس«شیطان»قرار می دهد.مفیستوفلس به فاوست ثروت،زن و افتخارو...و هرچه آرزو کند،پیشنهاد می کند؛در عوض از او می خواهد پس از اینکه خواسته هایش برآورده شد،در لحظه ای سرشار از شادکامی که آرزو کند آن لحظه پایدار باشد روحش را تسلیم شیطان کند.
فاوست شرایط را می پذیرد و قرارداد با خون امضا می شود.مفیستوفلس نخست فاوست را با لذت باده گساری و عیاشی می آزماید.لیکن در این طرح شکست می خورد و به فکر وسوسه ی او با عشق می افتد.فاوست را به آشپزخانه ی ساحره ها می کشاند و به وی معجونی می خوراند که جوانیش را به او بازمی گرداند.آنگاه تراژدی مشهور مارگارت«گرچن»آغاز می گردد.فاوست به یاری مفیستوفلس،دختر جوان را اغفال می کند.در نبردی تن به تن برادر او را می کشد و ناگذیر از شهر می گریزد...
فاوست سرگذشت کیمیاگریست که میخواهد بر همه اسرار طبیعت دست یابد و راهی به جانب ماوراء الطبیعه بگشاید. شخصیت فاوستوس یا فاست پیش از گوته در ادبیات اروپائی وجود داشته و دانشمند یا جادوگری بوده که برای دسترسی به علوم جدید، روح خود را به شیطان میفروشد. مارلو نمایشنامهنویس انگلیسی قبلا این داستان را به صورت نمایشنامه درآورد و سالها بعد، گوته بعد از دیدن نمایش آن تحت تأثیر آن قرار گرفت و پس از مطالعه در بارهی این شخصیت اثر مهم خود را خلق کرد.
فاوست گوته به دو بخش تقسیم میشود: قسمت اول موضوع ادراک عشق و معرفت است و اشتیاق فاوست به دست یافتن به اسرار طبیعت و سرگذشت مارگریت. این قسمت یادآور ندامتهای گوته است پس از ترک دختری در استراسبورگ، که به او دل بسته بود. قسمت اول در 1808 نوشته شد و قسمت دوم تا سال پیش از مرگ گوته ادامه داشت. در قسمت اول فاوست به نوعی خوشبختی در عشق، آمیخته با خودخواهی دست مییابد که او را راضی نمیکند. قسمت دوم به افسانهی قرن شانزدهم ارتباط مییابد که فاوست پیر و بدبخت میشود و شیطان او را نزد پادشاهی میبرد که برای خدمتی که انجام میدهد سرزمینی به او میبخشد و فاوست همهی عمر را در ساحل دریا میگذراند و به خاطر کارهای خیری که انجام میدهد، با وجود قراردادش با شیطان؛ مشمول عفو خدا قرار میگیرد.