- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 173398 - 58/5
- وزن: 0.20kg
غروب روزهای آخر پائیز و پنچری
نویسنده: فردریک دورنمات
مترجم: حمید سمندریان
ناشر: مروارید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 122
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1394 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
اولین داستان، نمایشنامه غروب روزهای آخر پاییز، با مونولوگی توسط شخصیت اول نمایش آغاز میشود و این شخصیت که ازقضا شغلش نویسندگی است با مخاطب حرف میزند (توجه کنید که مخاطبان قرار است شنونده باشند نه بیننده و استفاده از ارتباط چشمی بازیگر با بینندگان منتفی است. کلمات باید دقیق انتخاب شوند چون نه خبری از چرخش سر به سمت مخاطبان است و نه فرم نوشتن برای خواننده قرار است در اثر نهایی که یک نمایشنامه رادیویی است نشان داده شود. همهچیز در کلمات است و لحن.)
در داستان دوم، تراپس با پنچر شدن ماشینش به دنبال اقامتگاهی میگردد تا شب را در آنجا سرکرده و صبح بتواند ماشینش را از تعمیرگاه تحویل بگیرد. به دنبال پر بودن تمام اقامتگاهها کسی به او یک خانه را معرفی میکند که پذیرای مسافران شب درراه مانده میشود. خانهٔ پیرمرد ثروتمندی که همان ابتدا میگوید که از مسافرانش پولی دریافت نمیکند. دوستان پیرمرد هم در خانه او حضور دارند و از مهمان تازهوارد میخواهند اگر تمایل دارد در بازی آنها شرکت کند. آنها تأکید میکنند که ابداً الزامی برای شرکت در بازی وجود ندارد. بازی عجیبوغریبی که کمکم از بازی فراتر رفته و نفس خوانندگان را در سینه حبس میکند.
در این دو نمایشنامه اگرچه ما بهظاهر با داستانهایی جنایی سروکار داریم، آنچه ما را به خواندن و گوش دادن ترغیب میکند داستان جنایی نیست بلکه مواجهه افراد با آنهاست. منطق آنها در گفتوگو و در راضی کردن ما به همدلی با آنها.
فردریش دورنمات در این نمایشنامهها که قالبی رادیویی دارند برای جذب مخاطب از طنز ظریف و تعلیقی استفاده کرده است که مخاطب را تا شنیدن آخرین جمله نگاه میدارد. لازم به ذکر است که «پنچری» بعدها توسط خود نویسنده برای اجرای صحنهای بازنویسی شد که در آن تغییراتی در پایانبندی اعمالشده است.