- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 93750 - 33/6
- وزن: 0.35kg
- UPC: 8
غبار خاطره ها
نویسنده: بهجت قاسمی
ناشر: درسا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 284
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1382 - دوره چاپ: 1
کیفیت: درحد نو
مروری بر کتاب
وقتی این داستان را می خوانید شاید آنچه رقم می خورد در ذهنتان نگنجد ونوشته ها را تخیل ، آن هم از نوع تصورات و رویا ها ی ناباورانه بدانید که البته جز این هم نباید باشد زیرا در زندگی روزمره ی ما انسانها حوادثی پیش می آید که آنها را ماجراهای پیش بینی نشده و تصادفی ناشی از اوهام و اشتباه محض می نامیم ولی هیچ وقت با خود فکر نمی کنیم و نمی گوئیم منشا اصلی آنها چه کسانی وچه زمانی بوده اند و چرا ناخواسته ها و غیر ممکن ها برای ما اتفاق افتاده است.
...آن شب گویی طبیعت تیغ غضب از نیام برکشیده با همه سر جنگ داشته و غوغایی برپا کرده بود.آسمان به زمین نزدیک مینمود کوه ابرها در آسمان سیاهی قیر گونه ی دیو سایی داشت و طوفان سهمگینی که میتازید هر چه در سر راه خود میدید چون خسی یه یغما میبرد.باکی نداشت از اینکه شاخه های ترد گیاهان و یا تنه ی خشک درختان ایستاده مرده باشند و یا تناور درختانی که برگ و بارشان سایه خیال میگسترانند از بیخ و بن بکند و حتی ریشه ای در خاک باقی نگذارد تا دوباره جان بگیرند و زندگی از نو آغاز کنند.
برقی که در آسمان سرگردان بود غرش وهم انگیزی بهمراه داشت گویی بنا بود با روشنایی خود تمام آنچه را که در زیر پوست شب پنهان مینمود به نمایش گذارد. در آن شب اشفته حال صدای فریادهای دردناک و التماس آمیز زن جوانی در میان ساختمان قدیمی در وسط باغی بزرگ که خود نیز دستخوش نامهربانی طبیعت قرار گرفته بود بگوش میرسید.از اطرافیانش کمک میخواست تا هر چه زودتر از آن درد جافرنسا که نفسش را بند آورده خلاصش کنند.