- موجودی: موجود
- مدل: 197134 - 44/2
- وزن: 0.40kg
غارهای پولادی
نویسنده: آیزاک آسیموف
مترجم: شهریار بهترین
ناشر: آوازه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 398
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1367 - دوره چاپ: 2
کیفیت : در حد نو
مروری بر کتاب
ماجراهای داستان در آیندهای بسیار دور اتفاق میافتد. در این آیندهی خیالی، ساختار جامعهی زمین، فرهنگ و شرایط زندگی مردم بسیار متفاوت از زندگی امروزهی ماست. در دنیای آیندهی غارهای پولادی، مردم زمین در شهرهای سرپوشیدهای زندگی میکنند، که آن را غارهای پولادی مینامند.
مدتها قبل از زمان داستان، عدهای از مردم زمین به فضا مهاجرت کرده، و تعداد پنجاه کره را مسکونی کردهاند. این مهاجران با دستکاری ژنتیکی خود، و دستکاری محیط زیستشان، طول عمر خود را افزایش داده و در واقع تبدیل به ابرانسانهایی شدهاند، که نیاکان خود در زمین را تحقیر میکنند.
داستان از جایی می آغازد که در شهرک فضایی ها قتلی رخ داده و کاراگاه "الیاس بیلی" مامور بررسی پرونده می شود. از سوی فضاییها هم روباتی کاملا شبیه انسان به نام " آر-دنیل الیواو" به عنوان همکار کاراگاه گسیل می شود.
شخصیت های محوری داستان، کاراگاهی به نام "الیاس بیلی" و روباتی به نام "آر-دنیل الیواو" هستند. زمین در سالی نامعلوم، حول و حوش 2600 تا 3000 میلادی است که از سوی نویسنده به درستی مشخص نمی شود. انسان زمینی به مرز 8 میلیارد نفر رسیده و به همین دلیل با کمبود شدید منابع مواجه است. پس کشاورزی جدیدی که حاصل شیمی آلی پیشرفته آن روزگاران است ابداع شده و غذای همه آدمیان را از مخمرها درست می کنند. کشوری با مرز بندی کنونی ظاهرا وجود ندارد و تنها شهرهای خود مختار وجود دارند که همه جای زمین یکسان اداره می شوند.
انسانها داخل ابرشهرهای سرپوشیده و با مقررات خاصی زندگی می کنند. خانه های آنها، آشپزخانه و حمام و دستشویی ندارد و همه در غذاخوری های عمومی غذا میخورند و در "پرسونال" های عمومی حمام میکنند و به دستشویی های عمومی میروند. پول جایگاهی ندارد و هر کس بنا به کاری که انجام میدهد، دارای جایگاهی است. پس اگر بهتر کار کنند و در کارشان پیشرفت کنند، می توانند امتیازهای بدست آورند، تا بدان جا که بعضی در خانه، اجازه تناول وعده هایی از غذایشان دارند و اجازه داشتن آشپزخانه کوچکی و در موارد دیگر، حتی دستشویی.
بالاتری ها و سرشناس ترها، میتوانند همسران و دخترانشان را به مکانهایی که در طبقات بالا قرار دارد بفرستند تا حمام آفتاب بگیرند و البته این مکانها هم با شیشه های ضخیم از محیط خارج جدا شده است. انسان با زمین بیگانه شده و هوای آزاد را مسموم میداند. طلوع و غروب آفتاب را نمی شناسد و باران را ندیده است. در غارهای خودساخته و بسته زندگی می کند و ارتباطی با محیط بیرون ندارد.
انسان زمینی در گذشته های دور 50 مستعمره دیگر در فضا ایجاد کرده که اکنون مستعمره نشینان از لحاظ فناوری مانند اروپای امروز در مقابل آسیا هستند. آنها کم جمعیت و ثروتمند هستند و عمر طولانی دارند. چند سالی است که ( بنا به دلایلی که با خواندن داستان مشخص می شود ) به زمین آمده اند، اما از زمینیان دوری می کنند و در کنار شهر آنها، شهرکی برپا کرده اند که روباز است و آفتاب به آن می تابد و باران می بارد.
در داستان، روباتها را کم کم به زندگی زمینیان وارد می شوند و جای انسان قرار می گیرند. اهالی زمین این را کار فضاییها می دانند و شورش هایی را علیه آنها بر پا کرده اند.
در این کتاب، آسیموف به خصوص، به توضیح ساختار جامعهی زمین آینده پرداخته. دو کتاب دیگر او که به نوعی دنبالهی غارهای پولادی محسوب میشوند، خورشید عریان و روباتهای سپیدهدم هستند. میتوان گفت آسیموف در این سه کتاب، سه جامعهی متفاوت را ترسیم کردهاست. در هر کدام از کتابها به تفصیل به یکی از این جوامع پرداخته و آن را با زمین و جامعهی دیگر مقایسه کردهاست.