- موجودی: موجود
- مدل: 205025 - 117/5
- وزن: 0.30kg
عهد قاجار
نویسنده: ونسا مارتین
مترجم: حسن زنگنه
ناشر: ماهی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 304
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
تصاویر گلاسه
مذاکره، اعتراض و دولت در ایران قرن سیزدهم
نویسنده ، عهد قاجار دورهی شصتسالهی بین جلوس محمدشاه و مرگ ناصرالدینشاه را بررسی میکند. ونسا مارتین در این پژوهش توجه خود را به سه شهر بوشهر و اصفهان و شیراز معطوف کرده است. او علاوه بر بررسی این سه شهر، چهار گروه فاقد قدرت را نیز مورد توجه قرار داده است: زنان، لوطیها، سربازان عادی و بردگان سیاه.
به گمان مارتین این گروهها برای دستیابی به اهدافشان از اعتراض، چانهزنی و مذاکره استفاده میکردند. بنای این کتاب بر دو پرسش است: اول اینکه چگونه کشوری به وسعت ایران توانسته استقلال خود را حفظ کند و پرسش دوم مسئلهی منشأ انقلاب مشروطه ایران است. این کتاب آرایی تازه دربارهی دولت و جامعهی ایران در دورهی قاجار ارائه میدهد و پژوهشی است دربارهی گروههای اجتماعی فرودست آن دوره.
قاجار، قاجاریه یا قاجاریان دودمانی بودند که از حدود سال ۱۱۷۴ تا ۱۳۰۴ بر ایران فرمان راندند. بنیانگذار این سلسله آقامحمدخان است که رسماً در سال ۱۱۷۴ در تهران تاجگذاری کرد و آخرین پادشاه قاجار احمدشاه است که در سال ۱۳۰۴ برکنار شد و رضاشاه پهلوی جای او را گرفت.
ایران در زمان حکمرانی قاجارها درگیر جنگهای متعددی شد و بخشهای زیادی از خاک خود را بهویژه به روسیه از دست داد. دودمان قاجار در تاریخ ایران به بیکفایتی مشهور است و در این دوره اقتصاد ایران رو به قهقرا گذاشت.خاندان قاجار از خاندان های بزرگ ایران است. اعضای این خاندان از نوادگان پسری شاهزادگان قاجار هستند.
پس از اجباری شدن نام خانوادگی و شناسنامه در دوره رضا شاه، هرکدام از شاخه های این خانواده نامی انتخاب کردند که اغلب برگرفته از نام یا لقب شاهزاده ای بود که نسب خود را به او می رساندند. اکنون بسیاری از نوادگان قاجار در ایران، آذربایجان، اروپا و آمریکا زندگی می کنند.
در ایران قدرت در ید اختیار شاهی قدرتمند بود در دولتی ضعیف، و این چیزی بود متناقضنما. شاه قدرتمند بود زیرا تأیید اختیارات او از جانب همگان، او را قادر میساخت تا بر بیشترین گروه از نیروها ــ ولو بهزحمت ــ حکمرانی کند. تلقی از قدرت عبارت بود از قابلیت برقراری نظم عمومی و دفاع از کشور درقبال دشمن خارجی. اِعمال قدرت و نگهداشتن جامعه به چند شیوه ــ از جمله اعمال زور و چاپلوسی ــ تحقق مییافت.
از نظر قانونی، شاه به دلیل برخورداری از امتیاز ویژهٔ ملوکانه عالیترین مرجع فرجامخواهی بود و آن را از طریق عرف (در مقابل شریعت که علما آن را اعمال میکردند) عملی میساخت. قوانین عرفی شامل موارد جنایی و مسائل اجرایی بود که شریعت چندان دربارهٔ آنها سخن نگفته بود. اجرای این قوانین برعهدهٔ مقامات عالیرتبهای بود که از طرف شاه اجازه داشتند برحسب تشخیص خود عمل کنند. از طرف دیگر شاه از ارعاب و سرکوب نظامی و اعدامهای شتابزده و بعضی کیفرهای وحشیانه استفاده میکرد که هدف از آنها دادن درس عبرت بود. تشویق و ترغیب هم عبارت بود از اعطای منصب، اقطاع، اعطای القاب، پاداش، معافیتها و حقوق انحصاری که همه برای شیرهمالیدن سر حامیان و آشوبگران بالقوه بود.
قدرت همچنین به مفهوم تحت اختیارگرفتن تجارت و تعلیم وتربیت و حفظالصحه و رفاه جامعه نبود، زیرا اینها مسائلی بود که در خود جوامع سامان مییافت. امور مذهبی هم در دست روحانیون بود، مگر اینکه تهدیدی برای نظم به شمار میآمد. در کشوری که در آن ارتباطات ضعیف و دیوانسالاری در کمترین سطح بود، قدرت هم معمولا به دیگران محول میشد و شاه به همکاری افراد و گروههای زیاد طایفهای، قومی، مذهبی، محلی، دیوانی و تجاری وابسته بود.
بخصوص قدرت به حکام ایالتی، که از خارج از ایالت منصوب میشدند اما معمولا از روابط و شناخت محلی برخوردار بودند، محول میشد. هرچه زمان جلوتر میرفت در بیشتر مواقع حکام هم عضو خاندان حکومتی قاجار بودند. آنها هم مانند شاه دلمشغولیشان ایجاد نظم و قانون بود. علاوه بر آن، آنها برای رفع حوایج مرکز و ایالت، مالیات هم دریافت میکردند. یکی از پیامدهای عمدهٔ این نظام این بود که مالیات، بخصوص مالیات اراضی که دولت شدیداً به آن وابسته بود، بینظم ارسال میشد و گاهی اصلا نمیشد.