- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 187079 - 96/3
- وزن: 1.30kg
عقده های روانی
نویسنده: ایرج پورباقر
ناشر: آسیا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 780
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1350 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : در حد نو
مروری بر کتاب
یا مجموعه صد مقاله روانکاوی و روانشناسی
هنگام سفر به دالان هزار توی «ماهیت آدمی» هیجان انگیزترین زمان، لحظه های مواجهه با عقده های درونی انسان است. لحظه هایی که بارقه های امید و نومیدی نسبت به مقام آدمی توامان درخشش می کنند. در این لحظه هاست که گیج و منگ به قضاوت کوچکی یا برعکس عظمت و پیچیدگی مفهوم شگرف «انسان» می نشینیم.
سرزمین عقده های درونی که ترجمان تنهایی ها و دغدغه ها و التهاب ها و نگرانی ها و مخفی کاری های همه ماست، قلمرو نابی است برای شناخت ماهیت پیچیده انسان.
عقده ها (complex) موضوعات عجیبی که در اعماق وجود انسان قرار گرفته باشند تلقی نمی شوند بلکه مجموعه های رفتاری پیوسته حاضری هستند; همانند استعداد موسیقی یا بهتر بگوئیم زبان خارجی آشنایی که در ما وجود دارند و ما جز در یک موقعیت خاص از آنها استفاده نمی کنیم.
به بیان ساده تر عقده ها بخش های رفتاری ای هستند که به صورت تکه تکه به حیات خود ادامه می دهند و در «من» آدمی ادغام نشده اند و به صورت گستره پررنگی از «علا یق» خود را نشان می دهند. ذوق عامه این واژه را در معنایی نسبتا خاص به کار می برد و آن به معنی «وجود مانع در جریان طبیعی یا عادی یک فعالیت» یا «ناراحتی روحی یا امتناع از رفتار سازگار عادی» است.
ولی این برداشت عمومی از واژه عقده نسبتا اشتباه است چرا که در نوشته های اکثر نظریه پردازان بزرگ، عقده لزوما رفتار نابهنجار نیست. برای مثال بودن (Boubouin) روانکاو سوئیسی می نویسد: «این عقده ها نیستند که نابهنجار و مرضی هستند بلکه برخی از دگرگونی ها یا تورم آنهاست که بیمارگونه تلقی می شود». وی به متمایز کردن عقده های عادی می پردازد و درباره آنها می گوید «اینها ارکان روح» هستند.
کارل یونگ که او نیز روانکاو است، در نظریه خود از اصطلاح عقده استفاده کرده است. عقده در نظریه یونگ، هیجانات و احساسات و خاطراتی از گذشته است که پیرامون موضوعی خاص شکل گرفته و واکنش های هیجانی نسبت به آن در زندگی امروزه فرد نیز وجود دارد.
نکته مهم در این زمینه آن است که وزن ناهشیار شخصی در شکل گیری عقده ها بیشتر از ناهشیار جمعی است؛ هر چند که کهن الگوها نیز می توانند در شکل گیری عقده ها اثری بسزا باشند.
به عبارتی ساده تر، شاید بتوانیم ادعا کنیم که عقده ها در دیدگاه یونگ بیشتر جنبه نظم بخشی به نظام روانی فرد را دارند. درعین حال که یونگ از مفهوم عقده معنایی را برداشت می کند که می تواند هم مثبت و هم منفی باشد.
در واقع این نتایج امر هستند که در تعیین مثبت و منفی بودن عقده نقش دارند. برای نمونه شما در دوره کودکی خاطرات، احساسات و هیجانات زیادی در رابطه با مادر خود تجربه می کنید، در عین حال که کهن الگوی مادر نیز در ناهشیار شما موجود است، در مجموع آنچه در رابطه با مادر در ناهشیار و البته در هشیار شما وجود دارد، شکل دهنده عقده ای است که حول و حوش موضوع مادر تشکیل شده است. حالا ممکن است شما با توجه به محتوای این عقده، رفتارهای گوناگونی داشته باشید.
به این ترتیب ملاحظه می کنید که تشکیل عقده، فرایندی طبیعی در نظام روانی افراد است و وجودآن امری غیرعادی و نابهنجار تلقی نمی شود.