- موجودی: موجود
- مدل: 190917 - 5/2
- وزن: 0.30kg
عشق های خنده دار
نویسنده: میلان کوندرا
مترجم: فروغ پور یاوری
ناشر: روشنگران و مطالعات زنان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 174
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1398 ~ 1376 - دوره چاپ: 15 ~ 3
مروری بر کتاب
هفت داستان
کوندرا در عشقهای خندهدار قهرمانانش را میکاود، پوست میکند، تحلیل میکند و عریان در برابر خواننده قرار میدهد. و این کار را با شفقت و مهربانی و بیهیچ داوری به انجام میرساند. قهرمانان بی نام داستان به طرزی غم انگیز و در عین حال مضحک از شناخت واقعی یکدیگر و خلق رابطه عاطفی عاجزند.
این اثر درباره عشق است؛ نوعی از عشق که کوندرا به آن عشق خندهدار میگوید. کوندرای روشنفکر و هنرمند و خالق رمان «سبکی تحمل ناپذیر هستی (بار هستی)»، در این اثر برخی از مهمترین عقدههای مورد نظر فروید، روانشناس بزرگ را دستچین کرده و با چنان تردستیای آنها را چرخانده است که عمیقترین و تاریکترین علایق انسانی ما را به تصویر میکشد. حکایت عشقهای خندهدار شگفتآور و روشنگرند.
دنیای کوندرا در این داستانها پیچیده و پر از استهزا و پارادوکس است و زندگی را بیرحم و تحقیرآمیز و عصبانیکننده نشان میدهد و مهمتر از همه، جبری است که بر فضای آنها حاکم است. «مارتین توانایی انجام دادن کارهایی را دارد که من تواناییاش را ندارم. او هر زنی را در خیابان متوقف میکند. باید بگویم، در طول سالهای درازی که او را میشناسم، به خوبی از این مهارت او سود بردهام؛ زیرا من هم به اندازهٔ او زنان را دوست دارم، ولی از چنین بیباکی و جسارتی برخوردار نیستم. از دیگر سو، خطایش اینجا بود که همین عملی کردن ذوق هنرپیشگیاش را فینفسه هدف میدانست. بنابراین، معمولاً بیآنکه تلخیای در کلامش باشد، میگفت مانند بازیکن خط حملهٔ تیم فوتبالی است که بیوقفه و متواضعانه توپها را به همتیمیاش پاس میدهد تا با یک ضربه گل بزند و افتخاری ارزان را درو کند.»
کوندرا در «عشقهای خندهدار» قهرمانانش را واکاوی و تحلیل میکند و عریان در برابر خواننده قرار میدهد. او این کار را بی هیچ داوری انجام میدهد. قهرمانان این اثر به طرز غم انگیز و در عین حال مضحکی از شناخت واقعی یکدیگر و ایجاد رابطهی عاطفی مطلوب عاجزند و هرآنچه بینشان باید درونی و جانانه باشد، سطحی و پوشالی است. چنین تعاملی از تمامی جنبههای متعالی عشق تهی است و آنچه عشق مینامند مسخره و رقّتبار است. در داستانهای این کتاب، انسانها گرفتار موقعیتهایی میشوند که به دست خود خلق کردهاند؛ اما خارج شدن از آن برایشان سخت و بغرنج مینماید. شرایط انسانها را در دست میگیرد و دچار جبر موقعیت میکند.
فهرست
هیچ کس نخندد
یک استاد جوان دوست دارد بازی ذهن خود را با افرادی انجام دهد که او را فرومایه می دانند.
سیب طلایی میل ابدی
دو مرد میانسال با دختران زیادی معاشقه می کنند و به آنها پیشنهاد می دهند. یکی از این مردها با زنی که دوستش دارد ازدواج کرده است و دیگری ترجیح می دهد کتاب بخواند.
بازی اتواستاپ
زن و شوهری بازی نقش آفرینی را انجام می دهند که در ابتدا آنها را هیجان زده می کند اما بعدا یکی را می ترساند و دیگری را دفع می کند.
سمپوزیوم
داستان با شخصیت دکتر هاول ، همراه با چند پزشک دیگر و یک پرستار در بیمارستان تنظیم شده است. دکتر هاول به دلیل استفاده های جنسی زیاد از او مشهور است و پرستار به او علاقه مند است ، اما دکتر او را رد می کند.
دکتر هاول بعد از بیست سال
دومین داستان دکتر هاول ده سال پس از سمپوزیوم اتفاق می افتد ، هنگامی که دکتر هاول احساس قدرت و جذابیت کمتری می کند .
ادوارد و خدا
جوانی به نام ادوارد دوست دختر مذهبی دارد اما شخصا به دلیل شغل خود در مدرسه باید از دین دوری کند. این شرایط را برای او دشوار می کند وقتی او را با دوست دختر خود در کلیسا مشاهده می کنید.