- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 131665 - 10/1
- وزن: 0.30kg
عسکر گریز
نویسنده: محمد آصف سلطان زاده
ناشر: آگاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 213
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مجموعه نه داستان كوتاه
جوانی از كابل بر اثر ایجاد درگیری و جنگ توسط مجاهدان در این شهر به اجبار دولت به جبهه میرود. اما به دلیل دنداندرد، از جبهه فرار میكند. او در بخشی از داستان میگوید: "من از مجبوری عسكری رفتم، به زور گرفته بودندم. ولی هیچگاه جبهه نرفتم. یك گلوله هم به سوی مجاهدا فیر نكردم. همین اولین جبههای بود كه مرا بردن و من هم یك ساعت از جنگ تیر نشده بود كه فرار كردم. گفته بودم كه به زور جبهه نمیرم...در سر سرباز جوان هنوز صدای جنگ بود که خودش را از بند نوجوی گذر داد.
...انفجار گلوله های توپ در گوشش زنگ می زد و شلیک گلوله ها پرده گوشش را می خراشید. چشم هم اگر می بست، سنگرها و سربازان در پیش رویش روشن می شد و تانک ها که از عمق دره پیش می خزیدند.صدای عبور جت های جنگی هم کمتر از صفیر گلوله های مجاهدها که آن بالا دست بودند، گوش خراش نبود. گرچه انفجار بمب هایی که آن بالا می ریختند، کمتر آزارش می داد ازین گلوله توپ های 82 میلی متری که مجاهدها شلیک می کردند.
به صحنه انفجار هاوانی در سنگر پهلویی اش که می رسید ننه لاش لاش سربازی که از سنگر بیرون افتاده بود، چشمانش را باز می کرد و...
فهرست
عسكرگریز
اشغال
نقطه
رند بچهی كابل
پردهای دیگر
فرزندكشی
اگر شب بیفتد
... تامرز
واژهنامهی دری