- موجودی: موجود
- مدل: 188788 - 113/3
- وزن: 0.30kg
عرفان الحق
نویسنده: میرزا حسن صفی علیشاه
توضیحات : احسان الله استخری ,عبدالله انتظام
ناشر: صفی علیشاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 170
اندازه کتاب: خشتی لب برگشته - سال انتشار: 1343 - دوره چاپ : 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ مهر دارد
مروری بر کتاب
بدانکه ذات حق صرف هستی است و هستی بحقیقت یکی است . اشیاء بهستی او هستند و بیک نشاه مست . وجود واحد است و نمود متعدد چون از نمود گذری براز وجود بری وجود راضدی نبود که مخفی نمود و والا او هویداتر از هر هویدائیست و هویدائی جز او نیست او آشکار است و جز او هرچه هست پندار جز او گفتن خطاست غیر او چیست و کجاست ؟
حاج میرزا حسن اصفهانی متخلص به صفی و ملقب به صفی علی بی شک از بزرگترین عرفای اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری قمری است .
وی علاوه بر مقامات معنوی به معلومات ظاهری نیز آراسته و دارای طبعی شیوا و قلمی توانا بوده و از خود آثاری گرانبها به جای گذارده است که از آنها یکی تفسیر منظوم قرآن کریم است که با تاویلات عارفانه به رشته نظم کشیده شده و از شاهکارهای عظیم دوره اخیر به شمار میرود.
وی شرح زندگی خود را در مقدمه تفسیر منظوم قرآن چاپ سنگی چنین مینگارد:
«مسقط الراس (و محل تولد) فقیر اصفهان است، در سوم شعبان ۱۲۵۱ (هجری قمری) تولد یافتم. پدرم تاجر بود، از اصفهان به یزد رفت و در آنجا مسکن گزید. فقیر در آن وقت خردسال بودم، مدت بیست سال در یزد توقف نمودم و بعد از طرف هندوستان به حجاز رفتم. اغلب از مشایخ ایران، هند و روم را ملاقات کردم، از بعضی قلیل مستفیض شدم و قواعد فقر و سلوک را که اخذش منحصر به خدمت و قبول ارادت است به اتصال سلسله که شرح آنهم مبسوط است و در این مختصر نگنجد، بدست آوردم و در هندوستان به تالیف « زبدة الاسرار » نظما که در اسرار شهادت (سید الشهداء علیهالسّلام ) و تطبیق با سلوک الله است موفق شدم. به عزم ارض اقدس رضوی از راه عتبات عالیات به شیراز و یزد مراجعت کردم و به تهران آمدم... و بیش از بیست سال است که در دار الخلافه ساکن و آسودهام... بیشتر اوقاتم مصروف به تحریر است.
رساله عرفان الحق و بحر الحقایق و میزان المعرفة را در این چند سال نوشتم. قریب دو سال است مشغول نظم تفسیر قرآن هستم که هم اشتغال است، هم طاعت، هم تشویق مردم فارسی زبان به خواندن و فهمیدن کلام الله مجید، شاید اجر فقیر عند الله ضایع نگردد و مردم را سالها و قرنها سبب هدایت شود. توفیق نیت خالص و رفع اغراض طبیعت از خدای میطلبم. در ضمن تفسیر هر چه لازم بود نگاشتهام.»